دکلمه شعر غمگین و عاشقانه | نیما حیدرپور | آنسوی شب
دکلمه شعر عاشقانه و غمگین
دکلمه شعر درمورد ناامیدی و دلتنگی
شعر آنسوی شب
شاعر: نیما حیدرپور
دکلماتور:زهرا قربانی
متن شعر:
آنسوتر تو ایستاده ای
آنسوی ناامیدی
آنسوی دلتنگی
آنسوی خستگی
آنسوی شب
و من فرسنگها دور از تو و نگاه تو
تکیه کرده بر پهنه جان سخت خاطرات
نگاه میکنم به
تلو تلو خوردن های ناامیدانه ی قاصدکی
که گم کرده آرزوی مرا
همچو من که گم کرده ام تو را
حتی در خوابهایم
و تو نمیدانی این سو که من ایستاده ام
چه آرزوی بزرگیست
تا همیشه شب بودن
چه آرزوی بزرگیست
تو را باری دیگر حتی به خواب دیدن.
نیما حیدرپور
همه توضیحات ...