صبح بخیر،برف پارو می کنیم،خلیل جوادی، خوانش شیدا حبیبی
یه نفر داد می زنه:
( برف پارو می کنیم)
چشام از خواب می پرن
پلکامو هم میزنم
شیشه ها بخار گرفتن
پا می شم پنجره رو وا می کنم
همه ی کوچه پُره از پر قو
شاخه ها عروس شدن
آدما دستاشونو ها می کنن
جای پاشون میشه کفش مخملی
چه هوای پاکیه
ریه هامو پر و خالی می کنم
حسّ شاعرانه ام گل می کنه
قلمو ور می دارم
توی دفترم می نویسم
اونی که دلم براش پر می زنه
دوس دارم الان بیاد در بزنه
✍
همه توضیحات ...