شعر زیبای استاد هوشنگ ابتهاج در رابطه با دوست خود -ای عزیز دل من تو کدامین سروی

17,809 بازدید
بیشتر
AboutNight
AboutNight
عاطفه: استاد! این شعر رو برای کی‌ گفتید؟ ساحت گور تو سروستان شد ای عزیز دل من تو کدامین سروی؟ -سایه هم یک بار می‌خواند ...
عاطفه: استاد! این شعر رو برای کی‌ گفتید؟ ساحت گور تو سروستان شد ای عزیز دل من تو کدامین سروی؟ -سایه هم یک بار می‌خواند. به "عزیز دل من" که می‌رسد غمگین می شود... این شعر رو سالها پیش [=۱۳۵۲] ساختم. مسگر آباد، گورستان بود. گور مرتضی‌ کیوان هم اونجا بود...اونجا رو کوبیدن...برای اینکه قبرها رو از بین ببرن درخت کاشتن (بغض می‌کند) بعد درختها رو زدن ساختمان درست کردن. درختهای سرو و کاج بلند داشت...ساختمان درست کردن که هیچ اثری از قبرها از جمله قبر کیوان نمونه. برای این قضیه، این شعرو ساختم. تو خونه‌ پوری ساختم و رو بشقاب نوشتم. چند سال پیش هم که پنجاهمین سال تیرباران کیوان بود، تو خونه پوری یه شعر ساختم و اینو هم با ماژیک رو یه بشقاب نوشتم. پوری این بشقابها رو نگه داشته. پنجاه سال آه دور از تو زیستن یعنی‌ هزار سال در خود گریستن. پنجاه سال آه دور از تو زیستم در خود گریستم.

همه توضیحات ...