حاج محمود کریمی - مدح (ای در سفینهی دو جهان ناخدا؛ علی)
این قطعه مربوط به مراسم مناجات شب بیستم ماه رمضان در سال ۱۴۰۱ مى باشد كه در حرم امام رضا (علیهالسّلام) اجرا شده است.
براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، می توانید به پایگاه اطلاع رسانی فطرس مراجعه نمایید.
http://fotros.ir
متن شعر:
ای در سفینهی دو جهان ناخدا؛ علی
ممسوس در حقیقت ذات خدا؛ علی
یار و برادر و وصی و نفس مصطفی
باب نبوّتی و ابوالاولیاء؛ علی
شمشیر و چشم و دست خدا، کیست غیر تو؟
بر دوش مصطفی که نهد جز تو پا؛ علی
در بدر، بدر بدری و در قدر، قدر قدر
هم هلاتیست مدح تو هم لافتی؛ علی
همچون دو قهرمان که ز تیرت یکی شوند
گردد به ذوالفقار تو، یکتن دو تا؛ علی
تکمیل بذل قرصهی نان تو گر نبود
قرآن نداشت در ورقش هلاتی؛ علی
با آنکه دست وهم به پایت نمیرسد
داری همیشه در دل بشکسته جا؛ علی
اقرار میکنم؛ تو خدا نیستی ولی
آرند انبیاء به درت التجاء؛ علی
آنجا که جای پای تو مهر نبوّت است
اوج جلالت تو کجا! ما کجا؛ علی
بالاتری از اینکه شوم من گدای تو
داری هزار حاتم طایی گدا؛ علی
پرسند اختیار قیامت به دست کیست؟!
آید ز سوی خالق هستی ندا؛ علی
ناطق مگر خدا شود و مستمع رسول
تا حقّ وصف و مدح تو گردد ادا؛ علی
با یکنفس، تمام جهنّم شود بهشت
گویند اگر جهنّمیان یکصدا «علی»
بیابتدا خدا و تو عبدش، کدام عبد؟
عبدی که نیستش چو خدا انتها؛ علی
مخلوق اوّلینی و روشنگر ازل
ای مبتدای پیشتر از ابتدا؛ علی
وقتی قیام میکنی از بهر بندگی
باید نماز بر تو کند اقتدا؛ علی
روزی که هیچکس به کسی نیست؛ ذکر ماست
یا مصطفی محمّد و یا مرتضی علی
دنیا چو آن گداست که نان از کفت گرفت
نشناخت قدر و عزّت و جاه تو؛ یا علی
بالله قسم در ازمنهی عالم وجود
مثل تو، کس ندید و نبیند جفا؛ علی
خون مطهّر تو ز پیشانیات چو ریخت
بخشید تا ابد به شهادت، بقا؛ علی
با آنکه لحظهای دلت از حقّ جدا نبود
پیشانیات چگونه شد از هم جدا؛ علی
زخم سرت همینکه به شمشیر، خنده زد
شمشیر ناله زد ز جگر گفت: یا علی
فهمید داغ فاطمه را نیست التیام
شمشیر داد زخم دلت را شفا؛ علی
گویی به شهر کوفه، دل شب هنوز هم
آید صدای پای تو در کوچهها؛ علی
غیر از تو ای امام جوانمردی و وفا
کی داده است قاتل خود را غذا؛ علی
جایی که دشمن از کرمت میشود خجل
کی دوست میرود ز درت نارضا؛ علی
با نامهای سیاهتر از صبح روز حشر
میثم گرفته دامن مهر تو را؛ علی
همه توضیحات ...