مجموعه اشعار حافظ با سوغات سرای مصطفی احمدی و پسران

سوغات سرای مصطفی و پسران
سوغات سرای مصطفی و پسران
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید‌ ‌ وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید‌ ‌ ‌ ‌️ شاهدان ...
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید‌ ‌ وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید‌ ‌ ‌ ‌️ شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام‌ ‌️ بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید‌ ‌ ‌ ‌ قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت‌ ‌ باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید‌‌ ‌ ‌ ‌️ گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش‌ ‌️ من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید‌ ‌ ‌ ‌ با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ‌ ‌ از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید‌ ‌ ‌ ‌️ دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک‌ ‌️ جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید‌ ‌ ‌ ‌ این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت‌ ‌ وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید‌ ‌ ‌ ‌️ عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق‌ ‌️ گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید‌ ‌ ‌ ‌ تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد‌ ‌این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید

همه توضیحات ...