داستان یک تصویر
️وسط خیابون گیج و بیحواس خورد به کاپوت! هرچه قبلش بوق کشیدم متوجه نشد. پیاده شدم گفتم «هووووی یاروو...»... پهن شده بود رو زمین و کمرش رو گرفته بود. یه کارت گرفت سمتم که روش نوشته بود من ناشنوا هستم!
هر فیلم و عکسی، داستانی دارد و هر نگاهی میتواند داستانی متفاوت را حکایت کند؛ با داستان ما همراه شوید
شما نیز میتوانید داستانهای امام رضایی خود را با مخاطبین ما به اشتراک بگذارید.
همه توضیحات ...