حقّ پدر و مادر در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام (11) یازدهم اردیبهشت 1401
موضوع: حقّ پدر و مادر در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام (11)
تاريخ پخش: 11/02/1401
عناوين:
1- حق مادر بر فرزند به واسطه دوران بارداری و شیردهی
2- تلاش و بیخوابی مادر، برای رشد و تربیت فرزند
3- حق پدر بر فرزند، به واسطه تأمین نیازها و اصالت خانوادگی
4- خدمت حضرت خضر به فرزندان، به واسطه صالح بودن پدر
5- جایگاه احسان به والدین، در کنار پرستش خداوند
6- هشدار قرآن، درباره کوچکترین بیاحترامی به والدین
7- احسان به والدین، حتی پس از مرگ آنها
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بحثی داشتیم راجع به نامهای که امام سجّاد راجع به حقوق نوشتند، چند صفحهای بیشتر نیست، حقوقی که، حقّ مردم، حقّ مسلمانها، حقّ کفّار، حقّ پدر، مادر، حقّ همسر، بعد اعضاء، اوّلش اعضاء است، حقّ چشم، حقّ گوش، حقّ پا. هر روزی یکی از این حقوق را میگفتیم، الآن میخواهیم حقّ پدر و مادر را بگوییم، در رسالهی حقوق. الآن میخواهیم حقّ مادر را بگوییم.
امام سجّاد تو این نامه مینویسد که: «فَحَقُّ أُمِّكَ» (تحف العقول، ص 263) حقّ مادر چی هست؟ «فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْكَ حَيْثُ لَا يَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً» (تحف العقول، ص 263)، زمانی تو را به دل کشید که احدی، احدی، شما را سر دل نمیکشید. گاهی وقتها یک کارهایی را من نکنم، یک کس دیگر میکند، یعنی غیر از اینکه مادر ما را در شکم خودش هشت، نه ماه حمل کرد، چه کس دیگری این کار را میتواند بکند؟! تعبیر، تعبیر قشنگی است: «لَا يَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً»، این بار را غیر از مادر هیچ کس برنمیدارد، نمیتواند بردارد، نه میشود بردارد. این یک.
1- حق مادر بر فرزند به واسطه دوران بارداری و شیردهی
«وَ أَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً» (تحف العقول، ص 263)، از ثمرهی بدنش غذا به تو داد، یعنی شیر مادر، آن زمانی که هیچ کس حمل نمیکرد، تو را سر دل کشید، آن زمانی که هیچکس به فکر تغذیهی تو نبود، تو را از ثمرهی قلبش یعنی همان شیر غذا داد.
«وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا» (تحف العقول، ص 263)، با گوشش تو را حفظ کرد. این مادر وقتی بچّه نداشت، میخواستی از خواب بیدارش کنی، دو، سه بار باید گفت: «فاطمه خانم، زهرا خانم پاشو»، اما همین که مادر شد، بچّهاش یک عطسه میکند، از خواب میپرد. یعنی گوشش مواظب امواجی است که از بچّه چی صادر میشود.
«وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا» (تحف العقول، ص 263) با گوشش، «وَ بَصَرِهَا» (تحف العقول، ص 263) با چشمش، نگاه میکند یک گربه رفت تو اتاق یا رفت تو حال یا رفت تو خانه، مواظبش است این گربه از مسیری حرکت نکند که یک وقت برای بچّهاش ضرر داشته باشد.،با چشمش. «وَ رِجْلِهَا» (تحف العقول، ص 263) با پایش، «وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا» (تحف العقول، ص 263) با پوست و گوشت و مو و ابرویش»، «وَ جَمِيعِ جَوَارِحِهَا» (تحف العقول، ص 263) یعنی گاهی وقتها در همه کارها. چه کسی را میشود جای مادر گذاشت؟ شما مادر را از زندگی حذف کن، صد نفر را بیاور جای مادر، همه را هم مدیر کلّشان کن، مدیر کلّ عطسه، مدیر کلّ سرفه، مدیر کلّ تغذیه، مدیر کلّ حفاظت، مدیر کلّ تنظیم گرما و سرما، صد تا آدم هم بیایند جای مادر، مادر نمیشود.
خب «مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ» (تحف العقول، ص 263) خوشحال هم هست. آخر گاهی وقتها یک کسی کار میکند، خوشحال نیست. کارگر کار میکند ولی میگوید چه؟ مشکل است کار، چهقدر کار سخت است، کی شود غروب شود، کار من تمام شود. یعنی یک کسی، سربازی هست ولی هی منتظر است که کی مدّتش تمام شود، وقتی میگوییم: «حالت چهطور است؟» میگوید: «الحمدلله، دو ماه بیشتر نیست!»، یعنی خدمت میکند تو پادگان، ولی منتظر است دو ماه دیگر در رود، وقتی هم در میرود، جعبهی شیرینی میخرد، به رفیقهایش میدهد، یعنی خوب شد که این بار را از دوش ما برداشتند. مادر هم جان میکند، هم هیچ وقت منتظر نیست این جان را نکند و بارش را به کس دیگر بدهد، «مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ».
2- تلاش و بیخوابی مادر، برای رشد و تربیت فرزند
خب تا بچّه به دنیا میآید، مادر بچّهاش را زمین گذاشت، وضع حمل میکند، امام میفرماید: «تَكْسُوَكَ وَ تَعْرَى» (تحف العقول، ص 263)، لباس تو را پوشاند ولی خودش سرما خورد. «تُرْوِيَكَ وَ تَظْمَأَ» (تحف العقول، ص 263)، آب به تو داد تشنهات شد ولی خودش تشنگی خورد. «وَ تُظِلَّكَ وَ تَضْحَى» (تحف العقول، ص 263)، تو را سایه خواباند، خودش آفتاب نشست، اگر یک جایی بود که سایهاش کم بود، قسمت سایه را داد به تو، خودش رفت آفتاب نشست.
همه توضیحات ...