آیا ERP به درد شرکتهای ایرانی میخوره؟
شاید این جمله رو زیاد شنیده باشید که ERP به درد شرکتهای ایرانی نمیخورد و برای کشورهای پیشرفته مناسب است. ما قصد داریم در این متن به این ادعا پاسخ دقیق و کارشناسی بدهیم.
اگر محور طولی مختصات را درنظریگیریم با دامنه صفر تا صد و این محور را محور ERP بنامیم، اگر تصور کنیم که محدوده صفر تا پنجاه جایی است که ما سیستم جزیره ای داریم و نرم افزار ما فرایندی و یکپارچه نیست و نقطه صد هم به عنوان یک ERP کامل و فراگیر و جامع درنظر بگیریم، در اینصورت محدوده بزرگتر از پنجاه جایی است که وارد فضای ERP شده ایم و نرم افزار ما یکپارچه و فرایندمحور شده است. حالا برای رسیدن به صد راهی طولانی درپیش است و این فاصله به مرور و متناسب با رشد بلوغ سازمانی و عوامل زیاد دیگر به نقطه کمال و صد خود میرسد. در واقع وقتی در محدوده پنجاه و یک هستیم ERP داریم و نقاط شصت، هشتاد و نود و پنج هم ERP است.
به این ترتیب تفاوت ERP در ایران و کشورهای پیشرفته در این نیست که ERP به درد شرکتهای ایرانی نمیخورد، بلکه در این است که بسیاری از شرکتهای ایرانی به دلیل عدم بلوغ کافی در نقطه پنحاه و سه هستند ولی فلان شرکت غربی در نقطه نود و پنج.
به تعریف دیگر میشود اینطور گفت که ERP مثل پیاز لایه لایه است. و لایه لایه کاملتر میشود. پس در هر سطحی وقتی نگاه ما سیستمی، یکپارچه و فرایندمحور است به این معناست که ERP شکل گرفته است. اما برای رسیدن به بالاترین سطح آن ابتدا باید سطح یک اجرا شود و از آن عبور کنیم تا به سطوح بالاتر برسیم و تصور اینکه با نصب ERP در همان گام اول میشود به تمام ایدهآلها و هدف نهایی ERP رسید تصور اشتباهی است. باید پله پله مسیر استقرار ERP در سازمان طی شود و هربار در سطحی بالاتر اهداف ERP محقق شود و سازمان گام به گام فرایندی تر، هوشمندتر و خودکارتر شود.پس پاسخ نهایی این دغدغه این است که شاید سطوح بالای ERP در صنایع پیشرفته جهان، در ایران قابل اجرا نباشد اما ساختار فرایندمحور و یکپارچهای که شما در سازمان خود پیاده میکنید هم نامش ERP است که در سطوح ابتدایی و پایینتر جریان دارد. اما استقرار سطوح پایین تر ERP برای سازمان شما ضروری است و در حکم فونداسیون برجی است که در حال بنای آن هستید.حالا شما به ما بگید تا حالا با این جمله که ERP به درد شرکتهای ایرانی نمیخوره مواجه شدید؟
همه توضیحات ...