شعر دردا و دریغا در وصف غزه ( استاد هوشنگ ابتهاج)

654 بازدید
بیشتر
معلم مجازی
معلم مجازی
دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ی ایام دل آدمیان است دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت این دشت که پامال سواران خزا ...
دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ی ایام دل آدمیان است دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت این دشت که پامال سواران خزان است روزی که بجنبد نفس باد بهاری بینی که گل و سبزه کران تا به کران است ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی دردی است در این سینه که همزاد جهان است از داد و وداد آنهمه گفتند و نکردند یا رب ! چــِـقدر فاصله ی دست و زبان است خون می رود از دیده در این کنج صبوری این صبر که من می کنم افشردن جان است از راه مرو " سایه " که آن گوهر مقصود گنجی است که اندر قدم راهروان است اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین

همه توضیحات ...