ماجراهای زرد و سبز و بنفش قسمت اول

60 بازدید
بیشتر
Taherigamer
Taherigamer
آقای سبز یک مهمونی میگیرد و زرد را دعوت میکند او از زندان آزاد شده بود و آقای زرد رسید به خانه سبز آنها با هم حرف زدند و آقای ز ...
آقای سبز یک مهمونی میگیرد و زرد را دعوت میکند او از زندان آزاد شده بود و آقای زرد رسید به خانه سبز آنها با هم حرف زدند و آقای زرد گفت خوشحالم که تو از زندان آزاد شدی » آقای سبز گفت ولی من میخواهم دوباره دزدی کنم و چون زرد دوست نداشت دوباره سبز در زندان بیوفته جنگ را شروع کرد و چون سبز قوی تر از زرد بود زرد را بهش زد و او رفت بیمارستان این داستان ادامه دارد

همه توضیحات ...