چکامه و اوای هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه): ارغوان

دکتر مازیار صدری
دکتر مازیار صدری
ارغوان ارغوان شاخه همخون مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون ...
ارغوان ارغوان شاخه همخون مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه آن چنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک قدمی می ماند کورسویی ز چراغی رنجور قصه پرداز شب ظلمانی ست نفسم می گیرد که هوا هم اینجا زندانی ست هر چه با من اینجاست رنگ رخ باخته است آفتابی هرگز گوشه چشمی هم بر فراموشی این دخمه نینداخته است اندر ا

همه توضیحات ...