عیسی عبدالصمد کوهکی:درسِ محبت

م.عیسی عبدالصمد کوهکیM. essa kouhki
دهانها پُر لبخند قلب ها فراخ و مهربان اخلاق ها نیکو چهره ها بشّاش همدلی و همزبانی عشق و مهربانی پس ما دیگر پیِ چه چیزی می گردیم ...
دهانها پُر لبخند قلب ها فراخ و مهربان اخلاق ها نیکو چهره ها بشّاش همدلی و همزبانی عشق و مهربانی پس ما دیگر پیِ چه چیزی می گردیم! اینها اعلاترین خصلتِ نیکوانند. بر سرِ دو راهیی نشستم دور و برم را خوب پاییدم لیک،این سخنها همه ابتر بود نه حرفی نه سلامی چهره ها چون تُرَنج قلبها پُر کین الوداع اخلاق به راه افتادم بدیدم خوب گُلزاری نشستم لحضه ای کُنجی بدیدم بلبلانی را تا گُل های را می بوسیدند با آن زیبا صدایِ خود دلم را سویِ خود بُردند به خود گفتم که ای عیسی کجاست فرهنگِ انسانی؟! چرا چون بلبلی کوچَک محبّت را نمی دانی؟ چرا تو مرد حیرانی؟ بگَرد درسِی از محبّت آموز م.عیسی عبدالصمد کوهکی

همه توضیحات ...