دُردانه 1 غزل شماره 87 از دیوان غزلیات سعدی

نفیر نی
نفیر نی
618 بار بازدید - 2 سال پیش - من دگر شعر نخواهم که
من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس زحمتم می‌دهد از بس که سخن شیرین است توضیحات درباره‌ی تعدادی از ابیات غزل بیت اول مصرع اول: اگر کسی شنید که سرو راه برود و حرکت کند آن سرو رونده معشوق من است بیت اول مصرع دوم: یا اگر صنوبری دیدی که بناگوش و سینه‌ی او سپید است همان معشوق من است صنوبر یا سپیدار درختی است خوش قد و قامت و زیبا که پشت برگ و شاخه‌های آن سپید است به این دلیل به آن سپیدار یعنی سپیددار می‌گویند (دار یعنی درخت و این کلمه در کلمات داربست، دارکوب، دارچین به معنی درخت وجود دارد) بیت دوم: من از سرو و سپیدار و قامت رعنا و زیبایی آن‌ها گفتم تو مبادا تصور کنی که وقتی از قامت بلند معشوقم سخن می‌گویم منظورم بلندقامتی ظاهر است چرا که تنها مردم ظاهر بین اینچنین تصور می‌کنند! تا بیت هفتم نکته‌ی دشواری وجود ندارد بیت هفتم: چمن امروز مانند بهشت است و باید در آن باشی تا مردم حورالعین را در بهشت ببینند و تصورشان از بهشت کامل شود می‌بایی: لازم است که باشی از مصدر باییدن معنی باییدن از لغت‌نامه دهخدا /bāyidan/ مصدر باییدن . بایستن . بایسته و لازم و ضروری بودن . (فرهنگ لغات شاهنامه ص ۴۳). بیت نهم: در این بیت طنز لطیفی وجود دارد سعدی می‌گوید دستان سپید و سرپنجه‌ی تو آنچه با من کرد پنجه‌ی خونریز شاهین با کبوتر نکرد
2 سال پیش در تاریخ 1401/02/01 منتشر شده است.
618 بـار بازدید شده
... بیشتر