سردار سلیمانی - امیر عظیمی
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی / ما را ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در محفل عاشقان خوشا رقصیدن / دامن زبساط عافیت برچیدن
در دست سر بریده خود بردن / در یک یک کوچه کوچهها گردیدن
هرجا که نگاه می کنم خونین است / از خون پرنده ای گلی رنگین است
در ماتم گل پرنده می موید و گل / از داغ دل پرنده داغ آجین است
فانوس هزار شعله اما در باد / می سوزد و سرخوش است و چین واچین است
یعنی که به اشک و مویه خود گم نکنی / از عشـق هر آنچه می رسد شیرین است
در آتش و خون پرنده پر خواهد زد / بر بام بلند خانه پر خواهد زد
امشب که دوباره ماه بالا آمد / می آید و باد پشت در خواهد زد
یک ساقه سـبـز در دلم خواهد کاشت / مهتاب بر آن شبنم تر خواهد زد
صد جنگل صبح در هوا می شکفد / خورشید به شاخهها شرر خواهد زد
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی / مارا ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم....
همه توضیحات ...