فیک تهیونگ پارت پانزدهم آپ مجددددد

که به هم دیگه نگاه کردین تهیونگ خم شد و لبات رو بوسید یه دفعه اعضا پارن و همه شون افتادن روت و شروع کردن قلقک دادن با صدای بلند می خندیدی و از تهیونگ کمک می خواستی ته: ولش کنین کشتید زنم رو که یه دفعه شوگا گفت: خودت چند وقت پیش می خواستی بکشیش و گریش رو در اوردی حالا ما داریم می خندونیمش میگی ولش کنین که تهیونگ بغض کرد و رفت تویه اتاقش اعضا هنوز تو داشتن قلقک میدادن که وقتی فهمیدن تهیونگ نیست ولت کردن از بسی خندیده بودی دلت درد گرفته بود اشکات که بخاطره خنده زیاد اومد بود پایین رو پاک کردی جین : چش شد چرا اینجوری کرد یه لیخند زدی و گفتی میدونم چرا این جوری شد و رفتی دمه دره اتاق در زدی و رفتی تو دیدی رفته زیر پتو و فقط موهاش پیداس رفتی بغلش تو: هی تهیونگ چرا رفتی تهیونگ هیچی نمیگفتی تصمیم گرفتی یه کاری کنی که بهت نگاه کنه لباست رو در اوردی و رفتی زیر پتو چسبیدی بهش و گفتی :کیم تهیونگ نمی خوای به زنت نگاه کنی بازم سکون تو: تهیونگ داری ناراحتم میکنی که برگشت و دید که لختی لبخندی زدی و گفتی: هی تو داری گریه میکنی دیونه ببین من خیلی خوش حالم که اون روز ازت کتک خوردم میدونی که هیچ کس نمی تونه از تهیونگ زیبا ترین مرد 2020کتک بخوره بازم سکوت تو: عه تو ام که هیچی نمیگی حالا که اینجور شد من بدون لباس میرم پیشه اعضا پاشدی اومدی از تخت بیای پایین که دیدی دستت رو گرفت لبخندی زدی و گفتی : چیه ته : نرواگه می خوای بری اینجوری نرو تو: نمیرم و رفتی دوباره تو بغلش تو : من ناراحت نیستم دیدی داره گریه میکنه تو: یاااا چرا گریه می‌کنی آخه و روش خیمه زدی تو: می خواستم تو تحریک شی اما خودم شدم و شروع کردی خوردن لب هاش چند دقیقه همین جور بودی جدا شدی و گفتی: عاشقتم و دوباره ادامه دادی که یه دفعه در اتاق باز شد که دیدی تهیونگ پتو رو کشید روت و اومد جدا بشه اما نزاشتی و لبات رو بیشتر رو لباش نگه داشتی کوکی: او ا/ت چه خوب بلده هیونگ رو ببوسه جیمین: اره خیلی خوب انجام میده انگار لخت هم هست کوک : هی من هم سنه ا/ت بودم چرا نگفتن با من ازدواج بکنه که تهیونگ ازت جدا شد و گفت : گمشید بیرون تا نیومدم بزنمتون که رفتن و در رو بستن تو: واو تهیونگ خان غیرتی شد ته: بله پس چی فکر کردی تو:تهیونگ میدونستی من وقتی ارمی بودم فکر میکردم تو بچه ننه ای ته: چی فکر میکردی من بچه ننم تو:اومممم اره خوب یکم مثله بچه ننه هایی ته: واقعا و خندید که تو هم خندیدی ته:راستی وقتی ارمی بودی بایست کی بود تو: جونگ کوک عاشقش بودم ته: که عاشقه جونگ کوک بودی تو: اره خوب مگه چیه اون موقعه تو بایس دومم بودی ته اومد و بوست کرد و گفت : اشکالی نداره بلاخره هر کسی یه بایسی داره پاشد رفت سر کمد دوتا هودی شکله هم مشکی برداشت و بهت داد و گفت بپوش تو: چرا اینا ته : می خوام با هم لایو بگیریم تو: چی .......

• #متفرقه
• #فیک_تهیونگ
• #کیم_تهیونگ
• #وی