قصیده وشعر مولانا عبدالرحمن‌ جامی(رحمه‌الله) برای زیارت حضرت رسول الله ﷺ️

اهل سنت کردستان
اهل سنت کردستان
#شعر: مهجوري برآمد جان عالم ترحم يا نبي الله ترحم نه آخر رحمة للعالميني ز محرومان چرا فارغ نشيني برون آور سر از برد يماني که ر ...
#شعر: مهجوري برآمد جان عالم ترحم يا نبي الله ترحم نه آخر رحمة للعالميني ز محرومان چرا فارغ نشيني برون آور سر از برد يماني که روي توست صبح زندگاني شب اندوه ما را روز گردان ز رويت روز ما فيروز گردان #هنگام_رسیدن_به_مدینه حضرت مولانا عبدالرحمن جامی(رحمه‌الله) وقتی به سفر حج میروند این اشعار را مینویسد تا در خدمت حضرت محمدﷺآن را بخوانند.اما وقتی به مدینه ی منوره نزدیک میشوند،رسول خداﷺ به خواب امیر وقت مدینه میرود که جلوی فلان کس رابگیرد ونگذارد به مدینه وارد شود.تا اینکه امیر مدینه مولانا عبدالرحمن را دستگیر می کند و اماایشان باشوق و رغبت خود برای حضور رسول اللهﷺ روز بعد در زندان فرار میکند و باز رسول اللهﷺبه خواب امیر می رود که جلوی ایشان را بگیردو شعریکه با وی هست را از ایشان بگیرد،این بار امیر به عرض شاه رسالت میفرماید قربان علت چیست این مرد چه کاره است!؟رسول اللهﷺ میفرماید مولانا عبدالرحمن با چنان شوق و عشقی این شعر را نوشته ودرخواست کرده من بلند شوم و جوابش رابدهم که اگر آن را نزدم بخواند نمیتوانم جوابش را نرهم لذا فتنه برپا میشود

همه توضیحات ...