من به فنجان تو نمی گنجم - پرویزپرستویی

خاطرات ما
خاطرات ما
4.1 هزار بار بازدید - 7 سال پیش - قطره قطره اگر چه آب
قطره قطره اگر چه آب شدیم ابر بودیم و آفتاب شدیم ساخت ما را همان که می پنداشت به یکی جرعه اش خراب شدیم رنگ سال گذشته دارد همه ی لحظه های امسالم 365 حسرت را همچنان می کشم به دنبالم قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم دیده ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم یک نفر از غبار می آید مژده ی تازه ی تو تکراری ست یک نفر از غبار آمد و زد زخم های همیشه بر بالم باز در جمع تازه ی اضداد حال و روزی نگفتنی دارم هم نمی دانم از چه می خندم هم نمی دانم از چه می نالم راستی در
7 سال پیش در تاریخ 1396/01/04 منتشر شده است.
4,139 بـار بازدید شده
... بیشتر