قسمت 9: وقتی اعلامیه استقلال صادر میشود!
سازمان ما چه زمانی به ERP نیاز دارد؟
یک شرکت کوچک خودروسازی پس از انجام یک پروژه تحقیقات بازار به این نتیجه می رسد که باید محصولی جدید با ویژگیهای جدید برای نفوذ در بازار یک کشور آفریقایی تولید کند. هدف نفوذ در بازار و ایجاد آگاهی از برند شرکت در یک منطقه و بازار جدید است. واحد تولید با این درخواست موافقت کرده و همکاری لازم برای تولید این محصول را انجام میدهد. اما پس از تولید خودروی مربوطه مشکلی به وجود میآید و آن اینکه واحد فروش به دلیل پایین بودن حاشیه سود این خودرو حاضر به همکاری در فروش این محصول نیست! شاید عجیب به نظر برسد ولی این مساله ای است که بسیاری از صاحبان کسب و کار آن را تجربه کردهاند.
وقتی یک شرکت کوچک که تا امروز به شکل سنتی یا نیمه سنتی اداره میشده، رشد و توسعه پیدا می کند کنترل و مدیریت آن سخت و پیچیدهتر میشود و کم کم مدیریت آن از شکل یکپارچه خارج شده و واحدهایی که هر کدام به مرور قدرت گرفتهاند مستقل و بر حسب منافع خود تصمیم میگیرند نه منافع سازمان!
واحد مالی نیاز به نرم افزاری برای مدیریت امور خود پیدا میکند و مستقل از شرکت اقدام به خرید نرم افزار برای خود میکند. واحد فروش برای خود به صورت مستقل و از یک شرکت دیگر یک نرمافزار CRM خریداری میکند. مشتری در واحد فروش یک پروفایل در CRM دارد و در واحد مالی یک پروفایل دیگر در نرمافزار حسابداری شرکت. و در بسیاری از موارد اطلاعات این دو پروفایل با هم یکسان نیست! مدیران دو واحد ممکن است بنا به دلایلی که بیشتر در راستای تامین منافع خرد و تیمی است تا منافع کلان سازمان، از دادن اطلاعات به یکدیگر امتناع میکنند و یا تصمیماتی مستقل از سازمان اتخاذ میکنند.
این داستان شاید برای بسیاری از صاحبان کسب و کار داستان آشنایی باشه. آیا شما هم با تجربه مشابهی مواجه بودهاید؟ تجربه خود در این زمینه رو با ما به اشتراک بگذارید و تجربتون رو برای ما تعریف کنید.
وقتی واحدهای سازمانی مستقل عمل میکنند و همکاری درستی بین اونها وجود نداره، یعنی دیگه وقتشه...!
همه توضیحات ...