خانه خدا

سخن شاعر: روزی خواهرم یکی از شعرهای آقای قیصر امین پور با عنوان "پیش از اینها فکر می کردم خدا" را در تلگرام برای من فرستاد که شعر و موضوع آن خیلی زیبا بود و به فکرم رسید این شعر را از دیدگاه خودم بگویم؛ برای همین از بیت اول این شعر استفاده کردم که این کار در ادبیات به صنعت تضمین شناخته میشود. One day, my sister sent me one of Mr. Qaisar Aminpour's poems entitled "I used to think of God" in the telegram, which had very beautiful subject matter , and I thought of warbling this poem from my own point of view; That is why I used the first verse of this poem, which is known in the literature as the guarantee industry. #خانه_خدا #کعبه #خدا #شعر_عرفانی #مسگرپور #فرزانه_مسگرپور #نوای_عاشقی #مجموعه_اشعار_حکیم #Mystical_poetry #Poetry #Poem #God #Collection_of_HAKIM_poems #Farzaneh_Mesgarpour #Mesgarpour #God #Kaaba #Navaye_asheghi پیش از اینها فکر می‌کردم خدا خانه ای دارد کنار ابرها رد آن خانه ندارم ذره ای از حضورش من ندارم بهره ای او خدای فالق حب و نوا ما کجا و خالق ارض و سما بعد شنیدم یک صدایی در دلم عاشقانه می‌برد اسم مرا بی قرار و منتظر در قلب من برنمی دارد ز عشقش جان ما یکي هست وقتی که تنها می‌شوم طرد هر مجلس غریبه آشنا می شود یار و رفیق و مونسم می‌کند یکباره از دل غم رها وقتی از جور زمانه دل شکست شد غمین و خسته از ظلم و بلا یک دلی غمخواره هست و هم نوا می شتابد یاریم از هر جفا یکی وقتی آبرویم را چو ساز می فروشند بر گذر با صد نوا می شود خواهان و بازرگان او می خرد هم آبرویم را یکجا آری او خالق بود ارض و سما هم خدای عاشق و مهر و وفا عاشقانه آفریده بنده اش او نکرده مارو تنها و رها هر زمان هر لحظه با هر بنده اش عاشق و حنان ویار و آشنا انقدر صبر مي‌كند بي مهريش از گناه و جرم و نسيان و خطا به اميد انكه شايد لحظه اي بشنود دل ان نواي آشنا دست گيرد بنده را زان لحظه اش ببرد از خاك تا افلاكها ببرد پيش خودش در آسمان پادشاهيش دهد افلاكها #خانه_خدا #کعبه #خدا #شعر_عرفانی #مسگرپور #فرزانه_مسگرپور #نوای_عاشقی #مجموعه_اشعار_حکیم #Mystical_poetry #Poetry #Poem #God #Collection_of_HAKIM_poems #Farzaneh_Mesgarpour #Mesgarpour #God

• #فرهنگ_و_هنر
• #خانه_خدا
• #خدا
• #شعر_عرفانی
• #نوای_عاشقی
• #فرزانه_مسگرپور