بریدهای از چیدن سپیده دَم با شعر مارگوت بیکل به ترجمه و دکلمه احمد شاملو
شبنم و برگها یخ زده است و
آرزوهای من نیز
ابرهای برف زا بر آسمان درهم میپیچد
باد میوزد و
توفان در میرسد .
زخمهای من
میفسرد.
یخ آب میشود
در روح من
در اندیشههایم
بهار
حضور ِ تو است
بودن ِ تو است.
(مارگوت بیکل، شاعر آلمانی و متخصص الهیات و گفتگو درمانی است)
همه توضیحات ...