خیلی دعا کردم نشد - علي عبدالمالكي
متن
خیلی دعا کردم نشد
مشک و بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم ، رفتم که برگردم نشد
چشمام نمیبینه داداش ، بدجوری دستام خاکیه
هر کار میشد کردم نشد ، شرمنده مشکم خالیه
از داغه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد
تا خیمه ها راهی نبود مشک آبروداری نکرد
دندون گرفتم عشق تو ، سینه سپر کردم نشد
خواستم علمداری کنم رفتم که برگردم نشد
رفتم که برگردم نشد رفتم که برگردم نشد
خیلی دعا کردم نشد
مشک و بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم ، رفتم که برگردم نشد
چشمام نمیبینه داداش ، بدجوری دستام خاکیه
هر کار میشد کردم نشد ، شرمنده مشکم خالیه
از داغه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد
تا خیمه ها راهی نبود مشک آبروداری نکرد
دندون گرفتم عشق تو ، سینه سپر کردم نشد
خواستم علمداری کنم رفتم که برگردم نشد
رفتم که برگردم نشد رفتم که برگردم نشد
|| حسينية الگراشية ||
خیلی دعا کردم نشد
مشک و بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم ، رفتم که برگردم نشد
چشمام نمیبینه داداش ، بدجوری دستام خاکیه
هر کار میشد کردم نشد ، شرمنده مشکم خالیه
از داغه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد
تا خیمه ها راهی نبود مشک آبروداری نکرد
دندون گرفتم عشق تو ، سینه سپر کردم نشد
خواستم علمداری کنم رفتم که برگردم نشد
رفتم که برگردم نشد رفتم که برگردم نشد
خیلی دعا کردم نشد
مشک و بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم ، رفتم که برگردم نشد
چشمام نمیبینه داداش ، بدجوری دستام خاکیه
هر کار میشد کردم نشد ، شرمنده مشکم خالیه
از داغه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد
تا خیمه ها راهی نبود مشک آبروداری نکرد
دندون گرفتم عشق تو ، سینه سپر کردم نشد
خواستم علمداری کنم رفتم که برگردم نشد
رفتم که برگردم نشد رفتم که برگردم نشد
|| حسينية الگراشية ||
همه توضیحات ...