گناه عشق - همایون شجریان | Sin Of Love - Homayun Shajarian
بیا، بیا که مرا با تو ماجرایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
روا بود که چنین بیحساب دل ببری؟
مکن که مظلمۀ خلق را جزایی هست!
به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز
ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست
کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی
از اینطرف که منم، همچنان صفایی هست
به دود آتش ماخولیا دِماغ بسوخت
هنوز جهل مصور که کیمیایی هست!
به کام دل نرسیدیم و جان به حلق رسید
و گر به کام رسد همچنان رجایی هست!
به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست
که در جهان بهجز از کوی دوست جایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
روا بود که چنین بیحساب دل ببری؟
مکن که مظلمۀ خلق را جزایی هست!
به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز
ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست
کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی
از اینطرف که منم، همچنان صفایی هست
به دود آتش ماخولیا دِماغ بسوخت
هنوز جهل مصور که کیمیایی هست!
به کام دل نرسیدیم و جان به حلق رسید
و گر به کام رسد همچنان رجایی هست!
به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست
که در جهان بهجز از کوی دوست جایی هست
همه توضیحات ...