مائو تسه تونگ : رهبر انقلاب کمونیستی چین

Deep Podcast
Deep Podcast
حمایت اختیاری از دیپ پادکست: ...
حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
Patreon: deeppodcastiran

Instagram: Instagram: deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مائو تسه تونگ یا مائو تسه دون یا مائو تسه یونگ نیز در فارسی نوشته شده‌ است .
مائو زدونگ : رهبر انقلاب کمونیستی چین
پدرِ چینِ مدرن، مائو زدونگ کشورش رو از یک کشورِ فقیر و فروپاشیده، به یک قدرت جهانی تبدیل کرد. در دورانِ اون پیشرفتِ زیادی در زمینه سلامت، تحصیلات و اتحاد ملی شکل گرفت. اقداماتِ مائو ، زیرساختهایی رو به وجود آورد که چین رو در آینده به یک غول اقتصادی در جهان تبدیل کرد.
اما این اقدمات به بهای سنگینی انجام شد. مائو سیاستهاش رو به روشهای، دژخیم، ترسناک، جنایکارانه با کشتارهای فراوان به اجرا میرسوند. تعداد زیادی از مردم چین، مستقیما به دستور مائو کشته شدند. اون در زمانِ حیاتش، جامعه‌ای رو به وجود آورد که مردم چین، مثلِ خدا میپرستیدنش. سیاستهای اون بزرگترین قحطیِ جهان رو به وجود آورد چیزیکه باعث شده، مائو مسئولِ مرگ 40 تا 80 میلیون شهروندِ چینی باشه.
از دیدِ بعضیا یک قهرمانه و از دیدِ بعضیای دیگه ، یک حاکمِ جنایتکار. داستانِ مائو زدونگ یکی از عجیب ترین داستانها در قرنِ بیستم بود.
مائو واردِ گروههای کمونیستی شد و خیلی زود به یک مهره کلیدی بدل شد.  وقتیکه در سال 1921 حزب کمونیستِ چین یا به طور مخفف CCP تاسیس شد اون هم یکی از موسسانش بود. اوج گیری مائو درست از همینجا شروع میشه. هر چند تا زمانیکه به قدرت کامل برسه، 30 سالِ تموم کشتار، جنگ داخلی و آشوب های مختلف رو تجربه کرد، اما در انتهای این تجربه های سیاه، دیگه اون آدم سابق نشد.
جنگ داخلی چین
« مائو یکی از اعضای پر شورِ حزبِ کمونیستِ چین بود. افراد جدید رو استخدام میکرد، اعتصابات و اعتراضات رو برنامه‌ریزی میکرد. در زمینه محبوب شدنِ حزب، نقشِ بسیار مهمی ایفا کرد مخصوصا روابطِ نزدیکی با دهقانان و کشاورزان داشت، که اکثریت جمعیت چین رو تشکیل میدادن. دهقان ها اصلا مورد توجه حکومت چین نبودن.
همه چیز میرفت تا یک انقلابِ دیگه در چین راه بیافته. CCP  با یک گروهِ دیگه انقلابی به نامِ حزب ملی گرای چین هم پیمان شد. حزبی به اسمِ (گومینگ دانگ)
The Guomindang – china’s nationalist party
هر چند کمونیستها بعدها، از این تصمیمشون پشیمون شدن. رئیس حزب ملی گرا (چاین کای شِک)   Chaing Kai – shek خیلی زود دشمن کمونیستها شد. همین چهره در 12 آوریل 1927، قتلِ عامِ شانگهای رو مدیریت کرد.
قتل عامِ شانگهای، پاکسازی اعضای حزب کمونیست از این شهر بود. مدتی بعد، پاکسازی کمونیستها در سراسر کشور اتفاق افتاد. هزاران کمونیست دستگیر و اعدام شدن.
به نظر میرسید شِک تونسته حزب کمونیست چین رو از بین ببره، به همین دلیل در سالِ 1928 تبدیل به قوی ترین مردِ چین شد. مائو و سایر بازماندگان حزبِ کمونیست رو به زندگیِ پنهانی آوردن. این حرکت آغازِ جنگ داخلی در چین بود. جنگی که بیش از 20 سال طول کشید. جنگِ داخلی تاثیر زیادی بر روی مائو گذاشت. اونکه دوست داشت تفکراتش رو بدون خونریزی پیاده کنه، حالا متوجه شد چاره ای جز جنگ نداره. مائو برای اولین بار واردِ خونین ترین درگیری ها شد و جنایات زیادی رو هم از نزدیک مشاهده کرد.
در اوایل دهه 30 میلادی ، پاکسازی واردِ خودِ حزب کمونیست شد. قرار شد هر کسی که ظنِ خیانت بهش میره، از حزب کنار گذاشته بشه. به دستور مائو، افراد مشکوک ، مجازات و به شدیدترین شکل به قتل رسیدن، این اتفاق همون چیزی بود که بعد ها مائو در کلِ کشور پیاده کرد.
کمونیستها که تا قبل از این اتفاق ، یعنی قبل از جنگ ژاپن با چین، به عنوان گروه های کوچک و غیر رسمی شناخته میشدن، به یکباره تبدیل به گروهی رسمی با ساختاری ملی گرایانه شدن. اونا سربازانی شدن که برای خاک کشورشون میجنگیدن. هر چه قدر که جنگ ادامه پیدا میکرد ، محبوبیت کمونیست ها در بین مردم بیشتر میشد ، و زمانیکه در سال 1945 ژاپن شکست خورد ، مائو فرمانده مستقیمِ 900 هزار سرباز مسلح بود،
همسرش jiang qing  (ژیانگ چینگ) دستگیر شد و نتونست جانشین شوهرش بشه. قدرت در چین به (دِنگ شیائو پینگ) رسید مردی که توسطِ مائو کنار گذاشته شده بود و مدتی تحتِ تعقیبِ ارتش سرخ بود. اون علنا از مائو انتقاد میکرد و رهبرِ پیشین رو مسئولِ قتل عام مردمِ چین میدونست. اون به طورِ نمادین حزبِ کمونیست رو همچنان در قدرت نگه داشت اما دست به اصلاحات گسترده‌ای زد که هیچ ارتباطی با تفکراتِ کمونیستی نداشت ولی همه این اقدمات رو بخشی از برنامه حزبِ کمونیست معرفی کرد. اصلاحاتِ (دِنگ شیائوپینگ) انقلابِ بزرگی در اقتصاد چین ایجاد کرد. ترس های مائو در موردِ شیائو پینگ درست بود، چون اقتصادِ چین کاملا کاپیتالیستی شده بود و فقط اسم کمونسیم رو یدک میکشید.
کشاورزی دوباره رونق گرفت ، کنترل قیمت ها توسط دولت کنار رفت، داد و ستدِ بین المللی گسترش پیدا کرد و کارآفرین ها اجازه پیدا کردن کسب و کارِ خودشون رو داشته باشن. همه اینها برخلافِ خواسته های مائو بود. اکثرِ مردمِ چین از اصلاحاتِ دِنگ با آغوش باز استقبال کردن هر چند امینت در زمانِ دِنگ تا حدودی کاهش پیدا کرد و جرم و جنایت و حتی اقداماتِ امنیتی علیه حکومت افزایش پیدا کرده بود ، اما رشدِ اقتصادی به قدری خیره کننده بود که مردم چندان به حکومت اعتراض نمیکردن.
رویای مائو برای تبدیل شدنِ چین به یک ابرقدرت اقتصادی ، بالاخره به حقیقت تبدیل شد اما این رویا با سیاست های شکست خورده مائو اتفاق نیافتاده بود بلکه حتی برعکس، زیرِ سایه کاپیتالیسم، چینی ها تونستن تبدیل به ابر قدرتِ اقتصادی بشن . همون سیستمی که مائو تمامِ عمرش رو برای مبارزه با اون صرف کرده بود.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
https://www.britannica.com/biography/...
https://www.biography.com/political-f...
The Real Story of Chairman Mao | Best...

همه توضیحات ...