وقتی پنهون از شوهرم در حالِ...با پسرعموم بودم،یهو بهم زنگ زدن و گفتن اون دوتا باهم...#داستان_واقعی

mastan
mastan
اونروز وقتی دور از چشم شوهرم  در حالِ ... با پسرعموم بودم...یهو بهم زنگ زدن و اون خبر وحشتناک رو بهم دادن...وقتی فهمیدم که. ...
اونروز وقتی دور از چشم شوهرم  در حالِ ... با پسرعموم بودم...یهو بهم زنگ زدن و اون خبر وحشتناک رو بهم دادن...وقتی فهمیدم که...کاری کردم که...#داستان_واقعی #پادکست #داستان #داستان_صوتی



سلام دوستای مهربونم

به چنل مستان خوش اومدین😍
قراره اینجا کلی داستان و تجربه هاتون  و سرگذشت های واقعی بزارم
برای حفظ حریم شخصی از اسامی مستعار استفاده شده🩷
(اگه تمایل دارین داستان زندگیتون توی چنل گذاشته شه به آدرس تلگرام  پی ام بدین)👇👇

@Mmbbrr67            👈 تلگرام

ممنون میشم با سابسکرایب کردن حمایتم کنید ❤

زوری دخترونگیمو گرفت،مجبور شدم‌عشقم ر...



داستان واقعی:شوهر خواهرم جلوی چشمام ب...



بخاطر پول اجاره خونه م هرروزسواره یه ...



وقتی ازدواج کردم و فهمیدم که ناتوانی ...

شوهرم معلول بود ولی هر روز و شب ازم م...

لینک چنل دردودل با مستان👇👇

https://www.seevid.ir/api/yid/dardodelbamastan...


پادکست
داستان واقعی
داستان کوتاه
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستانهای واقعی
داستان عاشقی
داستان
پادکست داستان صوتی
پادکست داستان
داستان انگیزشی
مشاوره
مستان
داستان زندگی
صدای تو
دردودل با مستان
mastan

همه توضیحات ...