تفاوت انرژی زنانه دارک و انرژی مردانه (اشتباه نگیرید!🛑)

جاکارتا - اساساً در هر فردی دو انرژی وجود دارد که در درون خود حمل می کنند. انرژی مردانه و زنانه هر دو انرژی بر اساس جنسیت تعیین نمی شوند و به طور کلی یکی از دیگری غالب تر است. با این حال، با هر دو انرژی، زنان عمدتاً زنانه را پیش‌فرض می‌کنند، در حالی که مردان عمدتاً مردانه را پیش‌فرض می‌کنند. بنابراین، انرژی مردانه و زنانه به چه معناست؟ و چگونه بر یک رابطه تأثیر می گذارند؟
انرژی مردانه
همانطور که توسط خدمات مشاوره زندگی خوب گزارش شده است، انرژی مردانه در مورد انجام دادن و عمل محور بودن است. انرژی مردانه پایدار و قابل پیش بینی تر است. نقاط قوت اراده، وضوح و تمرکز است. انرژی مردانه دوست دارد ساختارها و قوانین ایجاد کند، بنابراین می داند که چگونه منطق را به درستی اعمال کند. انرژی مردانه دارای انرژی اصلی یا ویژگی هایی به شرح زیر است:
انرژی زنانه
برخلاف انرژی مردانه، انرژی زنانه جاری و پویا است. حرکات آن را نمی توان با یک ذهن منطقی پیش بینی کرد یا همیشه توضیح داد. این انرژی توسط هنجارهای اجتماعی محدود نمی شود زیرا از هیچ قاعده ای به جز راهنمایی هایی که از قلب می آید پیروی نمی کند. افرادی که بیشتر با انرژی زنانه تسلط دارند ویژگی های زیر را خواهند داشت:

به راحتی می تواند آرام شود
در مراقبت از خود و دوست داشتن خود خوب هستند
قادر به یافتن الهام خلاق
قادر به همدلی است
قادر به قضاوت خارج از قلمرو عقلانیت
اولویت دادن به احساسات
داشتن مهارت های ارتباطی خوب
چگونه این انرژی ها بر روابط تأثیر می گذارند؟
به گزارش Psychology Today، برخی از محققان استدلال می کنند که مغز مردان و زنان به طور متفاوتی سیم کشی شده است. مغز مرد از جلو به عقب و با اتصالات کمی در دو نیمکره سیم کشی شده است. از سوی دیگر، زنان سیم کشی بیشتری از چپ به راست دارند، بنابراین دو نیمکره بیشتر به هم مرتبط هستند.

اگرچه همه بدون تعیین جنسیت می توانند هر دو انرژی را با هم ترکیب کنند، انرژی های مردانه و زنانه دو قطب متفاوت هستند. با این حال، هر فردی یک نوع انرژی دارد که بسیار برجسته تر از دیگری است. بنابراین، این تفاوت‌ها می‌تواند انسان دیگری را جذب کند تا با معمایی که در آن وجود ندارد، جا بیفتد.

رابطه ای که دو نفر ایجاد می کنند زمانی می تواند دچار اختلاف شود که شریک مردانه بیش از حد تمایلات زنانه خود را با شریک زنانه خود که او نیز در گرایش های زنانه آنها است، شکست داده باشد یا برعکس. هنگامی که قطبیت از تعادل خارج می شود، رابطه شروع به ناهماهنگی می کند، با سوء تفاهم های مکرر، قطع ارتباط، درگیری و در نهایت، قطع کامل صمیمیت جنسی.

برای حل این تضاد ناشی از انرژی نامتعادل، لازم نیست از طرف مقابل خود بخواهیم که زنانه یا مردانه تر باشد، زیرا نمی توانیم افراد و انرژی آنها را کنترل کنیم، چیزی که قرار نیست هدف ما باشد. با این حال، کاری که می‌توانیم برای بازیابی از عدم تعادل انرژی انجام دهیم، ارتباط صمیمی است که در آن به مشکل رسیدگی می‌کنیم و با هم راه‌حل را پیدا می‌کنیم.