#2 (رفقای خوب) Goodfellas 1990
داستان بر اساس زندگی واقعی و رویدادهای حقیقی هنری هیل، گنگستر مخوف سابق را روایت میکند. هنری از کودکی آرزو داشته یک گانگستر شود به طوری که گانگستر شدن را از رئیس جمهور آمریکا شدن بهتر میدانست. هنری جوان بعنوان صرفاً یک پیشخدمت و راننده برای سازمان جنایی نزدیک محلهشان در بروکلین به نام دارودستهٔ سیسرو، وارد گروه آنها شده و با کمک دو تن از دوستانش به نامهای جیمی ( رابرت دنيرو ) و تامى ( جو پشى ) به طور رسمی وارد گروه میشود. هنری یک بار به جهت فروختن سیگار دستگیر میشود ولی در دادگاه هیچ حرفی از خانوادهٔ جنایی سیسرو نمیزند. سیسرو نیز در این فاصله قاضی دادگاه را همدست خود کرده و هنری آزاد میشود. او که نزد همه محبوبیت پیدا کرده، در انجام یک دزدی از یک فرودگاه شرکت میکند. بعد از ازدواج هنری با دختری به نام کارن، در ۱۱ جوئن سال ۱۹۷۰، او و تامی و جیمی یکی از رئیسهای گروه جنایی دیگری را به نام بتس، میکشند و آن را در اطراف یک جاده دفن میکنند.
همه توضیحات ...