عرفان اسلامی قسمت پنجم: رابطه ابن عربی، شمس و مولوی/ Erfane Islami Epi 5

Mesbah
Mesbah
عرفان اسلامی تحقیق فوق ارزشمند وجامع جناب دکترمحمد حبیب پور و جناب آقای سلطانی پژوهشگران حوزه اقتصاد،علوم دینی،فلسفه،عرف ...
عرفان اسلامی تحقیق فوق ارزشمند وجامع جناب دکترمحمد حبیب پور و جناب آقای سلطانی پژوهشگران حوزه اقتصاد،علوم دینی،فلسفه،

عرفان اسلامی قسمت پنجم: رابطه ابن عربی، شمس و مولوی/ Erfane Islami Epi 5
ارتباط تنگاتنگ عرفان اسلامی (تصوف) و عرفان یهودی (کابالا) نه فقط از جهت مشابهت معارف و عمل است بلکه به نقل یهود پژوهان و محققین عرفان مستقل و دانشگاهی کاملا از یکدیگر سرچشمه گرفته اند.
تا جاییکه محققین کابالیست برای دفاع از جایگاه خود در مباحثی مثل انسان کامل، وجود مطلق، تجلی ذات، بهشت و جهنم و غیره با اسانید خود میکوشند تا اثبات کنند که این معارف مستقلا از عرفان اسلامی به تعالیم کابالا منتقل نشده بلکه عرفان اسلامی همچون پلی است که معارف یهودیان و نو افلاطونیان را به وسیله ترجمه و آموزش حفظ کرده و سپس به کابالا منتقل کرده است.
جلوه این پل ارتباطی و انتقالی شبه جزیره ایبریا (اسپانیا) در قرن یازده تا سیزده میلادیست. این دوران طلایی عرفان در اسپانیا درواقع زادگاه عرفای یهودی همچون ابن میمیون و رامون یوی، فیلسوف مسلمانی همچون ابن رشد، و به ظاهر مسلمانانی همچون ابن عربی است.
در عین حال طلاقی جغرافیایی این افراد فقط محل زادگاهشان اسپانیا نبوده بلکه برای دستیابی به منابع ناب عرفان و سحر مصری دوران تکامل خود را در قاهره پیموده اند.
این خلاصه ای از نظر محققین مستقل و آکادمیک غربیست، اما در لایوهای آینده به جزییات این طلاقی در کتب این عرفای مسلمان (سنی) و یهودی خواهیم پرداخت.
انتهای اوج طلایی این تکامل یهودی-اسلامی (سنی) تا قرن سیزده میلادی و فوت مولوی بلخی است. تا این لحظه هیچ اثری در بین شیعیان یافت نمیشود و معارف الهی توسط شیعیان صرفا در معارف ناب اهل بیت (ع) جست و جو میشود. تا قرن چهارده که حیدرآملی با تاویل و تفسیر کتب ابن عربی میکوشد تا صوفیان را به عنوان شیعیان واقعی معرفی کند! و این تازه شروع ماجراست .
ابن سینا در کتاب اشارات، ملاصدرا در کتاب مفاتیح الغیب، و علامه طباطبایی در مقدمه المیزان، تفاوتی بین سحر، کرامت و معجزه قائل نیستند. به طور کلی ایجاد خرق عادت را حاصل تقویت نفس (در اثر ریاضت) و یا ارتباط با عوالم آسمانی (اجنه) میدانند با این تفاوت که اگر نیت فرد اثبات نبوتش باید معجزه، اگر از اولیا باشد کرامت، و اگر نیت شر داشته باشد سحرش نامند.
قاعده ریاضت نفس توسط تمرین و تلقین در تمام عرفان های جهان مشترک است. از جمله عرفان بودایی و یوگا در آسیا، سرخ پوستی در آمریکا، کابالا و رهبانیت در یهود و نصارا، و تصوف (عرفان اسلامی) در خاورمیانه.
نه تنها در روش عملی عرفان های جهان مشابه هستند بلکه در نظر و تئوری یک ایدئولوژی دارند. در عین حال این سبک از زندگی و این تئوری همواره در تقابل با ائمه شیعه و فقها بوده. تا قرن هشتم که سید حیدر آملی در کتاب جامع الاسرار بیان میکند که این تضاد بین گروه شیعه و صوفیان (عرفا) باید خاتمه یابد چرا که شیعیان ظاهر حقیقی دین را دارند و صوفیه باطن حقیقی دین را! و مومن ممتحنه در قرآن درواقع شیعه صوفی یا همان عارف شیعی است.
بعد از گذشت قرن ها اکنون معارف شیعی و صوفیانه توسط بسیاری از صوفیان معاصر اختلاط شده اند هرچند این عده هنوز معارف صوفیانه و اکابر تصوف را در حقیقت ماجرا بسیار برتر از معارف شیعی و روایات میدادند.
به عنوان یک نمونه سید جلال الدین آشتیانی در شرح مقدمه قیصری بر فصوص مینویسد که کلمات صوفیه در جهانبینی دلپذیرتر از کلمات و طریقه انبیاء و ائمه است.
آنچه که در عالم به عنوان عرفان یا باطن گرایی شناخته میشود شامل معرفتی به درون برای دسترسی به علم کلی است که در این پروسه توسط شهود و ارتباط با موجوداتی غیر از انسان شخص به رموز و قدرتی برای ایجاد خرق عادت در طبیعیات میرسد و در این سفر نفسانی هرچه بیشتر تلاش کند به انسان کامل نزدیکتر میشود. جزئی از پروسه ی این معرفت، علم کیمیا و علم افلاک است.
این مجموعه از کیهان، کیمیا و معرفت نفس همراه با شهود و خرق عادت و علوم خفیه به عرفان شهرت دارد.
موضوع بحث ما سیر این معرفت در زمان است. از زمان دین مزدایی و بودایی در شرق تا رسیدن آن به مصر، تا رسیدن آن به یونان و معرفت گنوسی و سپس دسترسی به آن توسط مسلمانان پس از تصرف مصر و سپس انتقال آن به مسیحی-یهودی های عارفِ کاتار در جنوب اروپا (کابالیست ها) و سپس دو شاخه شدن آن به سمت اروپا و ایجاد رنسانس و شاخه دیگر به اسپانیا و ابن عربی در اندلس و سپس بازگشت آن به اسلام و تصوف. که نهایتا توسط ترکیبی از معارف اسماعیلیان و تلاش های حیدر آملی وارد تشیع نیز میشود.

در قسمت های آینده بیشتر در مورد ارتباط مسلمان های قرن دوازده تا چهارده میلادی همچون ابن عربی، سهرودی و مولوی با این متون و دریافت آن از کاتارهای یهودی جنوب اروپا صحبت خواهیم کرد. پس از
اتمام گزارش های تاریخی و سیر زمانی عرفان وارد تطبیق نظریات عرفانی در جوامع مختلف خواهیم شد.

اللهم العن الجبت والطاغوت والنعثل و اولیائهم و محبیهم الی یوم القیامه.
اللهم عجل لولیک الفرج

همه توضیحات ...