ترمینال کاوه
ترمینال کاوه پایانهی مسافربری شمال اصفهان است.
در نیمه دوم دهه نود شمسی که بر ساخت ترانه با لهجه اصفهانی متمرکز بودم، در همان حال و فضا دوستی از هنرمندان قدیم که همیشه با من در ارتباط باقی مانده بود ترانهها سرود. محسن آزادی
هم او که قبلا در کنسرت «لباسخوانی» و «سایههای اصفهان» «نور در تاریکی» ترانههایی با عشق مرحمت فرموده بود.
ناگفته نماند:
ترانههای لهجهدار اصفهانی خواه ناخواه کمی طنز و لبخند بهمراه دارد اما کسانی برایم نوشتهاند که با این یکی آهنگ گریستهاند.
حالا که پنج سال از ساخت و اجراهای متعدد این اثر میگذرد، در تفسیری دیگر متعاقب آشنایی من با شایان کریمی موزیسین کاردرست (که چند سالی است همشهری هم هستیم در استراسبورگ) به این هیات تنظیم شده و بصورت تک آهنگ صوتی در پلتفورمهای مخصوص موسیقی مثل ساوندکلود و سپاتیفای قرار میگیرد.
محسن با ترانههایش بارها اصفهان را زیباتر کرده و این وظیفه یا دین ما نیست، این چیزی است که داریم و ما هم چیزی بودهایم که اصفهان داشتهستمان.
ما واسطهی این دریافتها هستیم که منتشر میشویم و دیگران را در این انتشار شریک میکنیم.
چنانکه شاعر و عارف فقید مهدی نیکبخت (بیتو) در منزل منوچهر پروانه در بیتی گذرا گفت:
انگاری افتاده به جونم خوره
حالم از این شهر بهم میخوره
و نیز محمدعلی میاندار بازیگر دوست داشتنی اصفهانی یک روز صبح در خانه زاون قوکاسیان در جملهای گذرا گفت:
اصفهان شهر زیباییها و گنبدهای فیروزهای و تمام بدبختیهای ما.
بگذریم آمده بودم توضیحی بر این اثر بنویسم که اینطوری شد...
آمده بودم بگویم شهر معماری و فرهنگ غنی و قابل توجهی دارد، در همین حال یادم آمد کسانی را هم دارد که مجوز کارهای هنری را باطل میکنند، کسانی را هم دارد که تجمع کشاورزان را با گلوله و آتش سوزی متفرق میکنند.
کسانی را هم دارد که حکمهای اعدام صادر میکنند.
و کسانی که چشم دیدن هم را ندارند، از پیشرفت هم حرص میخورند.
ترانه: محسن آزادی
تنظیم: شایان کریمی
زهی: پدرام فریوسفی
گرافیک: آصف خانیان
عکس دهانه سیوسهپل: شکوفه ابولقاسمیان
فیلمبرداری: سپیده نیداوودی
نورپردازی: امین چوقادی
در نیمه دوم دهه نود شمسی که بر ساخت ترانه با لهجه اصفهانی متمرکز بودم، در همان حال و فضا دوستی از هنرمندان قدیم که همیشه با من در ارتباط باقی مانده بود ترانهها سرود. محسن آزادی
هم او که قبلا در کنسرت «لباسخوانی» و «سایههای اصفهان» «نور در تاریکی» ترانههایی با عشق مرحمت فرموده بود.
ناگفته نماند:
ترانههای لهجهدار اصفهانی خواه ناخواه کمی طنز و لبخند بهمراه دارد اما کسانی برایم نوشتهاند که با این یکی آهنگ گریستهاند.
حالا که پنج سال از ساخت و اجراهای متعدد این اثر میگذرد، در تفسیری دیگر متعاقب آشنایی من با شایان کریمی موزیسین کاردرست (که چند سالی است همشهری هم هستیم در استراسبورگ) به این هیات تنظیم شده و بصورت تک آهنگ صوتی در پلتفورمهای مخصوص موسیقی مثل ساوندکلود و سپاتیفای قرار میگیرد.
محسن با ترانههایش بارها اصفهان را زیباتر کرده و این وظیفه یا دین ما نیست، این چیزی است که داریم و ما هم چیزی بودهایم که اصفهان داشتهستمان.
ما واسطهی این دریافتها هستیم که منتشر میشویم و دیگران را در این انتشار شریک میکنیم.
چنانکه شاعر و عارف فقید مهدی نیکبخت (بیتو) در منزل منوچهر پروانه در بیتی گذرا گفت:
انگاری افتاده به جونم خوره
حالم از این شهر بهم میخوره
و نیز محمدعلی میاندار بازیگر دوست داشتنی اصفهانی یک روز صبح در خانه زاون قوکاسیان در جملهای گذرا گفت:
اصفهان شهر زیباییها و گنبدهای فیروزهای و تمام بدبختیهای ما.
بگذریم آمده بودم توضیحی بر این اثر بنویسم که اینطوری شد...
آمده بودم بگویم شهر معماری و فرهنگ غنی و قابل توجهی دارد، در همین حال یادم آمد کسانی را هم دارد که مجوز کارهای هنری را باطل میکنند، کسانی را هم دارد که تجمع کشاورزان را با گلوله و آتش سوزی متفرق میکنند.
کسانی را هم دارد که حکمهای اعدام صادر میکنند.
و کسانی که چشم دیدن هم را ندارند، از پیشرفت هم حرص میخورند.
ترانه: محسن آزادی
تنظیم: شایان کریمی
زهی: پدرام فریوسفی
گرافیک: آصف خانیان
عکس دهانه سیوسهپل: شکوفه ابولقاسمیان
فیلمبرداری: سپیده نیداوودی
نورپردازی: امین چوقادی
همه توضیحات ...