شعری از هوشنگ ابتهاج با صدای شاعر

IranamVatanam
IranamVatanam
هـــــوای آمدنت دیشبم به ســـــــر می زدنیــــــــــامدی که ببینی دلــم چه پر می زدبه خواب رفتم و نیلوفـــــــــ ...
هـــــوای آمدنت دیشبم به ســـــــر می زد

نیــــــــــامدی که ببینی دلــم چه پر می زد

به خواب رفتم و نیلوفـــــــــری برآب شکفت

خیال روی تو نقشی به چشـــــم تر می زد

شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست

هـــــزار وسوسه ام چنگ در جـــــگر می زد

زهی امید که کامی از آن دهان می جست

زهی خیـــــال که دستی در آن کـمر می زد

دریچه ای به تماشـــــــــای باغ وا می شـد

دلم چو مرغ گرفتــــــــــــــار بال و پر می زد

تمام شب به خیـــــــال تو رفت و می دیدم

که پشت پرده اشکم سپــــیده سر می زد

همه توضیحات ...