نقد و برسی فیلم سینمایی مردن در آب مطهر

97 بازدید
بیشتر
هومن اولیایی نویسنده و کارگردان
هومن اولیایی نویسنده و کارگردان
نقد و برسی فیلم مردن در آب مطهر شنبه ۳۰/آذر ماه ۱۳۹۹ به روایت هومن اولیایی / نویسنده و کارگردانمردن در ...
نقد و برسی فیلم مردن در آب مطهر

شنبه ۳۰/آذر ماه ۱۳۹۹

به روایت هومن اولیایی / نویسنده و کارگردان

مردن در آب مطهر فیلم آخر برادران محمودی است. دو کارگردان افغان که کار خود را با «چند متر مکعب عشق» آغاز کردند و بعد از آن فیلم‌هایی مانند «رفتن» و «شکستن همزمان بیست استخوان» ‌را ساختند. همچنین در این مدت کوتاه که از آغاز کارشان می‌گذرد، سه سریال هم برای صدا و سیما تهیه کردند که آخرین آن‌ها «برادرجان» در ماه مبارک رمضان امسال پخش شد.
به‌نظر می‌رسد سریال ساختن تاثیر زیادی روی شکل کار برادران گذاشته و سینما را از یادشان برده است. این فیلم آخر مردن در آب مطهر بیشتر به یک سریال نازل و کم‌کیفیت صدا و سیما شبیه است نه یک فیلم سینمایی.

هنر بی هنر

فیلم اول آن‌ها «چند متر مکعب عشق» ‌هرچند پر از ایراد بود، اما حداقل می‌توانست فضاسازی کند و چند نکته ویژه در پرداخت عاشقانه و شکل ساخت فیلم داشت. خصوصا این‌که دو برادر افغان در ایران درباره افغان‌های مهاجر و وضع معیشتی بد آن‌ها فیلم می‌ساختند هم جالب توجه به‌نظر می‌رسید. اما مردن در آب مطهر جای امیدواری درباره ادامه روند کاری دو برادر نمی‌گذارد.

نماهای فیلم عموما کلوز‌آپ، نماهای نزدیک هستند. شاید در تمام طول فیلم کمتر از ده پلان لانگ شات ببینیم و این اولین ویژگی سریالی و نقطه ضعف بزرگ فیلم است که به‌تماشاگر احساس خفقان را تزریق می‌کند. علاوه بر این شکل نماها و مدل تقطیع‌شان هم سریالی است. بدون اینکه حتی کوچکترین نکته خلاقانه‌ای داشته باشد.
برادران محمودی تنها براساس ارزانترین و دم‌دستی‌ترین الگوی ممکن دست به ساخت فیلمی درباره مهاجرت غیرقانونی افغان‌ها به اروپا زده‌اند. این میزان از بی‌نکته بودن فیلم واقعا عجیب است . در طول تماشای آن باید همش از خود بپرسیم که چطور چنین فیلمی به بخش مسابقه جشنواره راه پیدا کرده است. برادران محمودی که در سال‌های اخیر با عجله و هیجان، پشت هم فیلم و سریال می‌سازند، سینما و هنر را دقیقا فدای چه کرده‌اند؟‌ احساسات ناسیونالیستی خود؟‌ پول زیادی که از هر پروژه گیرشان خواهد آمد؟ اعتبار(این یکی مطمئنا نمی‌تواند باشد، مردن در آب مطهر برای یک فیلمساز حکم بی‌آبرویی را دارد.) هرچه که هست آن‌ها کمیت را مفت و ارزان به کیفیت و قوه خلاقه سینما فروخته‌اند.
فیلمنامه سرگردان است و بین موقعیت‌های مختلفی مانند سختی‌های مهاجرت، تعصب‌های ناموسی، عشق و عاشقی و فقر معلق می‌ماند از یکی به دیگری پرت می‌شود.

همه توضیحات ...