تقابل دروغین سنت و تجدد - بیانات استاد محمد امجد

88 بازدید
بیشتر
Paix et Tolérance
Paix et Tolérance
آن تقابل دروغینی که بین سنت و تجدد ایجاد شدبین آن دو هیچ تقابلی نیستتصلب بر گذشته مقابل دلبستگی به تجدد صِرف استاین ...
آن تقابل دروغینی که بین سنت و تجدد ایجاد شد
بین آن دو هیچ تقابلی نیست
تصلب بر گذشته مقابل دلبستگی به تجدد صِرف است
این تصلب مذموم بر سنت چیست؟
یعنی اینکه من هر چه که تا الان دانسته ام و هر رفتاری که تا الان کرده ام درست است و باید ادامه اش همان باشد
تجدد مذموم چیست؟
یعنی هر جدیدی مشروعیت دارد نسبت به کهنه
آرش:
شکاف بین باورها و حقیقت را باید پر کرد
استاد محمد امجد:
چه کسی باید این کار را بکند؟
من امروز در ایران و در جهان اسلام
که متفکرهای عرب را هم دیده ام
از حامد ابو زید و عبدالمجید شرفی و محمد ارکون و همه اینها که حالا هستند
در ایران و در جهان اسلام فقط #مصطفی_ملکیان است
که همان سنت را با نقد، پالایش و گزینش کرده برای من و شما و همه نسل امروز
کسی می تواند این کار را بکند که نه زمان پریش باشد و نه زبان پریش
امروز در کل متفکران مسلمان در جهان اسلام و ایران، من آقای ملکیان را نامبر وان می دانم
نمی گویم دیگران نیستند
می دانید ارادت من را به آقای سروش و آقای مجتهد شبستری و آقای آرش نراقی و همه اینها که هستند
در داخل حوزه به آقای ابوالقاسم فنایی و دیگران
همه اینها را که دارم اسم می برم همه اینها به خود آقای ملکیان هم ارادات دارند
ایشان در سکوت طولانی کاملا مطالعه کرده تدبر کرده و تأمل کرده
تازه هم آمده احساس وظیفه کرده که آنچه که یافته را به عنوان تقریر حقیقت و تقلیل مرارت مطرح کند
پس می گوید پروژه من جمع عقلانیت و معنویت است
برای تقریر حقیقت و تقلیل مرارات
بعد می گوید ما انسانهای معاصر گریزی نداریم که در مسائل نظری به عقل رجوع کنیم و در مسائل عملی به وجدان اخلاقی
خب وقتی شما آمدید با این دو تا معیار معنویت (مربوط به دل و اخلاق) و عقلانیت (مربوط به عقل نظری) حرکت کردید کار شما و نتیجه کار شما می شود تقریر حقیقت و تقلیل مرارت
لذا این [درست نیست] که می گویند که سنت را چگونه می توانیم متحول کنیم
مثلا وقتی که پیغمبر ها می امدند به طرف می گفت این بت را عبادت نکن و او می گفت تو تازه  از راه رسیدی فهمیدی این بت ها کاری ازشان ساخته نیست؟
پدران ما نفهمیدند ولی تو یکی فهمیدی؟
محمد امجد! تو یکی فهمیدی محمود امجد کارش درست است؟
این همه بزرگان که در ایران نشته اند و دارند می گویند این نظام اگر از بین برود همه چیز از بین می رود بیخود می گویند و فقط محمود امجد درست می گوید؟
لذا پیغمبران هم برای اصلاح بیرون نیامدند
پیغمبران آمدند برای اینکه همان تعبیری که امیر المؤمنین (ع) دارد می فرماید:
لیُثیروا [لهم] دَفائن العُقول
یعنی همین چیزی که ملکیان می گوید
عقلانیت، معنویت
تقریر حقیقت، تقلیل مرارت
من امروز پروژه ملکیان را نتیجه بعثت انبیا می دانم
به تعبیر آقای سروش این ارزشهایی که در دنیای مدرن هست ریشه در آب (تعالیم انبیا) دارد
تمدن که غربی و شرقی ندارد
عقلانیت و فلسفه و علم که غربی و شرقی ندارد
انبیا انسانهای بخت یار جان آگاه و پاک و پاکیزه و منزه بودند که عقل محض می شدند
وقتی انسان مشوب به شهوت و غضب نباشد عقل محض می شود
نور محض می شود
نور، ظاهر است و مُظهِر
این انسانها وقتی می آیند می گویند که سیلی قرار است بیاید؛ سیل بند درست کنید
ولی همین انسان پا برهنه ای که بیم جان و غم نان نداشته باشد هر پیغمبری اگر بیاید این حرف ها را بزند مثل پروانه دورش جمع می شوند
فقط  صاحبان منافع که کور از واضحاتند به خاطر شهوت و غضب شان
آنها هستند که مخالفت می کنند و مأبون هایی که دور و برشان اند
این چیزهایی که آقای ملکیان دارد می گوید من درمان تمام دردهای امروز خودمان را در آن می دانم
در جهان عرب اصلا تا امروز نفهمیده اند سروش کیست و مجتهد شبستری کیست تا اینکه بخواهند بفهمید ملکیان کیست
من با عبدالمجید شرفی راجع به آقای سروش داشتیم صحبت می کردیم
وقتی که برای گفتگوی تمدن ها آمده بود ایران و به دفتر ما هم آمد
گفت ما شنیده ایم که او صوفی است
می دانید که در کشورهای شمال آفریقا مثل تونس و غیره که به اصطلاح به آنها مغاربه می گویند در آنجا صوفیه عامل مذمومی است
و حالا اگر به او بگوییم ملکیان می گوید جز اصلاح خویشتن [ممکن و مطلوبی وجود ندارد] می گوید ملکیان هم صوفی است
لذا من با جهان عرب و جهان اسلام کار ندارم
چون آنها خیلی عقب مانده تر از ما هستند
چون در کل مذاهب اسلام، شیعه آوانگارد است
و در این شیعه آوانگارد من امروز کسی مثل مجتهد شبستری و مثل ملکیان و مثل آقای سروش در کل جهان عرب سراغ ندارم
نه در آخوندهایشان و نه در دانشگاهیان شان
آقای مجتهد شبستری فرمود آقای امجد اگر از کل قرآن فقط سوره والعصر نازل شده بود و به ما رسیده بود برای کل بشریت کفایت می کرد
و همان موقع آقای مصباح آن روز در نماز جمعه تهران می گفت باید عمامه از سر آقای شبستری برداشته شود

من عنوان دکترین و آموزه می گذارم برای صحبت های ملکیان
چگونه بود که به علامه طباطبایی (س) می گفتند علامه
من امروز علامه طباطبایی ایران را آقای ملکیان می دانم
که هم به متون حوزوی آشناست
هم به متون فلسفه ها و روان شناسی های زنده دنیا
این عنوان فیلسوف اخلاق برای ایشان واقعا برازنده است
الان خود آقای امجد مدتی که در اینجا است از راه دور دارد می شنود و همین طور دارد ارادتش به آقای ملکیان می رود بالا
و می فرماید همیشه مشتاقم
واقعا من وقتی که یک مطلبی را از صفحه آقای ملکیان می خوانم یک وجدی به آقای امجد دست می دهد
همان وجدی که به علامه طباطبایی (س) دست می داد
آقای شایگان نقل می کند که من برای علامه، اوپانیشادها که مال هندو ها است را می خواندم
آن چنان اشک جاری می شد و به وجد می آمد که انگار دارم برای ایشان یک متن اسلامی را می خوانم
بعد می گفت از خود آقای طباطبایی (س) شنیدم
که فرمود عرفان در همه ادیان به یک جا می رسد
تاریخ بیانات
۱۴۰۲/۰۴/۲۳
بخشی از لایو اینستاگرام به آدرس:
Instagram: CusIS8Rtr6D

همه توضیحات ...