بحران جانشینی در جمهوری اسلامی #حسن_شریعتمدار #اکبرکرمی #Akbar_karami #مجتبا_خامنهای #ولیفقیه_سوم
بحران جانشینی در جمهوری اسلامی
دشواری جانشینی در نظامها ی سیاسی هم برآمد و هم نماد چهگونهگی حکومت قانون، اعتبار، روامندی و حقانیت حاکم پیشن و پسین است؛ تا آنجا که میتوان ادعا کرد، هرچه روامندی و قانونمندی بیشتر، بحران و دشواری کمتر و گذار آرامتر. جمهوری اسلامی را باید ساختاری دید که هرچند در سایه ی قانون ادامه دارد، اما از حکومت قانون بسیار فاصله دارد؛ و عجیب نیست اگر چنین گذاری، با برچسب بحران و دشواری سنجاق میشود.
در این چشمانداز از تجربه ی گذار از ولیفقیه اول به ولیفقیه دوم چه میتوان آموخت؟ نقش خانه و بیت روحالله خمینی در آن چه بود؟ و بیت علی خامنهای از آن تجربه ی بسیار تلخ برای خانواده ی خمینی چه آموخته است؟ آیا مجتبا خامنهای یک گزینه ی جدی و زنده است؟ یا نام او توهم و بدپنداری برآمده از تاریکخانه ی مجلس خبرهگان و بیت خامنهای است؟ و تکاپویی است برای دریافت آنچه در آنجا میگذرد؟
نقش علی خامنهای در این داستان چیست؟ و در غیبت او از پهنه ی قدرت، بازیگران و هرمها ی قدرت و داوری چه خواهند کرد؟ همآوردان موجود و ممکن مجتبا خامنهای چه کسانی هستند؟ بازیگران شناخته و ناشناخته کدام اند؟ و بازیها ی ممکن چه میتواند باشد؟ نقش سپاه، نیروها ی امنیتی، حوزهها ی علمیه و بلندپایهگان این نهادها چه خواهد بود؟
آیا در فرآیند گذار از ولیفقیه دوم به سوم، امکانی برای تندیدن (تند کردن) گذار دمکراتیک و تنیدن تارها ی گذار از جمهوری اسلامی هم دیده میشود؟ نقش جریانها و بازیگران گذار از جمهوری اسلامی چیست؟ چه میتواند باشد؟ نیروها ی خارجی کجا ایستادهاند؟ و سیاستورزی پویا برای نیروها ی جایگزین چه میتواند باشد.
این همه و بیشتر را با حسن شریعتمداری که رییس پیشین شورا ی مدیریت گذار و یکی از چهرهها ی برجسته و کهنهکار سیاسی در میان جریانها ی جایگزین است در میان نهادهام و در پی آن بودهام که بر این تاریکخانه نور بپاشم و امکانی برای سیاستورزی پویا بپالم.
با مهربانی، پسند (سابسکرایب) و بازخوردها ی خود این پرسش را روزآمدتر و پاسخها را ژرفتر کنید.
دشواری جانشینی در نظامها ی سیاسی هم برآمد و هم نماد چهگونهگی حکومت قانون، اعتبار، روامندی و حقانیت حاکم پیشن و پسین است؛ تا آنجا که میتوان ادعا کرد، هرچه روامندی و قانونمندی بیشتر، بحران و دشواری کمتر و گذار آرامتر. جمهوری اسلامی را باید ساختاری دید که هرچند در سایه ی قانون ادامه دارد، اما از حکومت قانون بسیار فاصله دارد؛ و عجیب نیست اگر چنین گذاری، با برچسب بحران و دشواری سنجاق میشود.
در این چشمانداز از تجربه ی گذار از ولیفقیه اول به ولیفقیه دوم چه میتوان آموخت؟ نقش خانه و بیت روحالله خمینی در آن چه بود؟ و بیت علی خامنهای از آن تجربه ی بسیار تلخ برای خانواده ی خمینی چه آموخته است؟ آیا مجتبا خامنهای یک گزینه ی جدی و زنده است؟ یا نام او توهم و بدپنداری برآمده از تاریکخانه ی مجلس خبرهگان و بیت خامنهای است؟ و تکاپویی است برای دریافت آنچه در آنجا میگذرد؟
نقش علی خامنهای در این داستان چیست؟ و در غیبت او از پهنه ی قدرت، بازیگران و هرمها ی قدرت و داوری چه خواهند کرد؟ همآوردان موجود و ممکن مجتبا خامنهای چه کسانی هستند؟ بازیگران شناخته و ناشناخته کدام اند؟ و بازیها ی ممکن چه میتواند باشد؟ نقش سپاه، نیروها ی امنیتی، حوزهها ی علمیه و بلندپایهگان این نهادها چه خواهد بود؟
آیا در فرآیند گذار از ولیفقیه دوم به سوم، امکانی برای تندیدن (تند کردن) گذار دمکراتیک و تنیدن تارها ی گذار از جمهوری اسلامی هم دیده میشود؟ نقش جریانها و بازیگران گذار از جمهوری اسلامی چیست؟ چه میتواند باشد؟ نیروها ی خارجی کجا ایستادهاند؟ و سیاستورزی پویا برای نیروها ی جایگزین چه میتواند باشد.
این همه و بیشتر را با حسن شریعتمداری که رییس پیشین شورا ی مدیریت گذار و یکی از چهرهها ی برجسته و کهنهکار سیاسی در میان جریانها ی جایگزین است در میان نهادهام و در پی آن بودهام که بر این تاریکخانه نور بپاشم و امکانی برای سیاستورزی پویا بپالم.
با مهربانی، پسند (سابسکرایب) و بازخوردها ی خود این پرسش را روزآمدتر و پاسخها را ژرفتر کنید.
همه توضیحات ...