گزیده‌ای از دادگاه رسیدگی به اتهامات بازجوی معروف ساواک معروف به «دکتر کمالی»–خردادماه 1359 – بخش 02

anaghsh
anaghsh
شامل شهادت شهود: آقای لطف الله میثمی.نام: فرج‌الله سیفی کمانگر (مشهور به دکتر کمالی) متولد به سال ۱۲۹۷ در شهر تهران؛ مرگ ...
شامل شهادت شهود: آقای لطف الله میثمی.
نام: فرج‌الله سیفی کمانگر (مشهور به دکتر کمالی)
متولد به سال ۱۲۹۷ در شهر تهران؛ مرگ بدست جوخه‌ی اعدام در خردادماه 1359.  وی از بازجویان ساواک در کمیته مشترک ضد خرابکاری بود که پس از بازنشسته شدن در ارتش (به تاریخ یکم شهریورماه ۱۳۵۰) در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (مشهور به ساواک) مشغول به کار گردید. در سال ۱۳۵۲ به کمیته مشترک ضدخرابکاری منتقل و با سمتِ بازجو به کار ادامه داد. همچنین او سمت‌هایی همچون رهبر اداره امنیت داخلی، دایره مسئول بررسی ساواک را نیز بر عهده داشته است. وی تا زمان انحلال ساواک، در کمیته مشترک به بازجویی از زندانیان سیاسی مشغول بوده است.
خانم اختر رودباری‌ از مبارزان و فـعالان سـیاسی کـه در سال 1356 مدتی را در بازداشتگاه‌ کمیته مشترک زندانی بسر برده دربـاره کـمالی چـنین‌ می‌گوید: «کمالی از رکن دو‌ ارتش‌ به کمیته‌ مشترک آمده بود. نوع برخوردش و خشونتش بدتر از رسولی بود. خیلی عصبی با متهمین برخورد می‌کرد.» عزت شاهی نیز از‌ کمالی‌ چـنین یاد می‌کند: «بازجوی‌ اولی‌ من کمالی از بازجوهای‌ باسابقه و قدیمی و از آن پوست‌کلفت‌هایش بود. به نظرم کُرد و اهل تسنن بود. خیلی هم به من‌ حساسیت نشان می‌داد... کمالی آدمی عصبی بود و هنگام بـازجویی‌ خـیلی‌ اذیت و شکنجه می‌کرد و همیشه هم در میانه‌راه خسته می‌شد و ادامه‌کار را به دیگری می‌سپرد. خودش بیش از یک ساعت‌ نمی‌توانست با زندانی ور برود، حرف بزند و شکنجه کند.» لطف‌اللّه‌ میثمی‌ نیز در‌ کـتاب خـاطراتش از کمالی چنین یاد کرده است: «کمالی با تمام‌ خوش‌خدمتی‌هایش به رژیم‌ شاه و قساوتی که در‌ حق زندانیان روا می‌داشت، نتوانست محل‌ اعتنای رژیم قرار گیرد. بـا‌ پیـروزی‌ انقلاب‌ اسلامی، برخی بازجویان و عـوامل رژیـم دستگیر و برخی نیز موفق به فرار از کشور شدند. امّا کمالی از ‌‌آن‌ دست آدم‌هایی بود که در داخل کشور متواری شد و مدّتی را در شمال‌ مخفی‌ گردید‌ و بـه جـمعی از عوامل امنیتی-اطلاعاتی رژیـم‌ شاه‌ پیـوست که درصدد بودند با انسجام و تشکیل گروهی‌ به فعالیت براندازی علیه جمهوری اسلامی‌ بپردازند. پس از مدّت کوتاهی کمالی از ‌این گروه طرد شد‌ و یا‌ امیدش را به آنها از دست داد. چون گذرنامه نداشت مـوفق بـه خروج از کشور نیز نشد، لذا هنگامی که انگاشت آب‌ها از آسیاب‌ افتاده و کسی علیه او برنخواهد‌ خاست، در دوّم آذرماه سال 1358 به دادگاه انقلاب‌ مراجعه کرد و دستگیر شد.» عزت شاهی همچنین می‌گوید: «کمالی پس از اینکه فکر کـرد اوضـاع آرام شده، بـرای دریافت حقوق‌ معوقه‌اش به نخست‌ وزیری‌ مراجعه کرد، در آنجا به او گفتند بنا بر بخشنامه دولت موقت باید گواهی عـدم تحت تعقیب از دادستانی ارائه کند. لذا چندبار به دادستانی مراجعه کرد. درخواست او بـه دلیـل‌ تـحقیق‌ و بررسی پرونده‌اش به تأخیر افتاد تا اینکه بار سوّم یا چهارم بود که شهید کچویی‌ او را در محوطه زندان اویـن‌ ‌دیـد و از آنجا که قبلا بازجویش بوده او‌ را‌ شناخته و می‌پرسد: آقای کمالی از این‌ طرفها؟! اینجا چه کار می‌کنید؟! او هم گـفته بـود بـرای گرفتن گواهی عدم تحت تعقیب به دادستانی‌ آمده‌ام. کچویی هم می‌گوید: عجب! بیا بـرویم تا خودم‌ برایت‌ گواهی‌ بگیرم و به این‌ترتیب کمالی‌ توسط‌ دادستانی‌ بازداشت‌ می‌شود.»
کمالی در جلسات اوّلیه‌ی دادرسی خود را بی‌گناه جلوه می‌دهد و وانمود می‌کند که یک کارمند عادی بیش نبوده و حتّی زمانیکه شکنجه‌دیدگانش را با وی روبرو می‌نمایند اظهار می‌دارد که آن‌ها را نمی‌شناسد. امّا پس از مدّتی لب به اعتراف گشوده و پرده از اعمال خود برمی‌دارد. در نهایت در دادگاه انقلاب به ریاست محمد محمدی‌گیلانی به اعدام محکوم می‌شود و در نوزدهم خردادماه سال 1359 حکم در رابطه با وی اجرا می‌گردد. گزارش اعدام وی در جراید کثیرالانتشار بدین شرح چاپ شده است: «و لکم فی القصاص حیله یا اولی الباب. دست انتقام خداوند از آستین توده مسلمان بیرون آمد و انتقام خود را از جنایتکاران وحشی گرفت. همین جنایتکارانی که دستشان با تازیانه برای لبخند زبانشان بالا می‌رفت و بر پوست لخت عزیزانمان فرود می‌آمد. دادگاه انقلاب اسلامیِ مرکز این وارث خون و شکنجه عزیزانمان را به جرم شکنجه مبارزان که منجر به نقص عضو یا جنون شده برای چشاندن عذاب دنیایی به پانصد ضربه شلاق و اعدام محکوم نمود. وی ساعت ١٠ بامداد روز دوشنبه نوزدهم خردادماه سال 1359 در محوطه زندان اوین تیرباران شد.»
توضیح اینکه بنا بر گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی حکم در بامداد روز 19 خرداد 1359 مورد تأیید قرار گرفته و نامبرده در بعد از ظهر همان روز اعدام می‌گردد.

همه توضیحات ...