کتاب صوتی بیشعوری اثر خاویر کرمنت نسخه کامل #بیشعوری

📚کتابخانه صوتی📚
📚کتابخانه صوتی📚
خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت، بیشعوری است. این چیزی است که «خاویر کرمنت» در کتاب بیشعوری به آن اعتراف می‌کند. اما جای نگرانی ن ...
خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت، بیشعوری است. این چیزی است که «خاویر کرمنت» در کتاب بیشعوری به آن اعتراف می‌کند. اما جای نگرانی نیست. کرمنت صادقانه می‌گوید که خودش هم قبلاً بی‌شعور بوده و توانسته خودش را درمان کند. او این کتاب معروف را نوشته تا راهکارهای عملی درمان این عارضه را به دیگران هم نشان دهد. به‌نظر می‌رسد که بی‌شعوری یکی از دغدغه‌های اصلی کرمنت است و او در این اثر توضیح می‌دهد چرا بعضی ها بیشعورند. سایر آثار خاویر کرمنت هم در فضایی مشابه نوشته شده‌اند. «بی‌شعورهای گردن‌کلفت»، «بی‌شعورهای ابدی» و «توطئه‌ی بی‌شعورها» از کتاب‌های این نویسنده هستند که در همه‌ی آن‌ها، جنبه‌های متفاوتی از بی‌شعوری و راهکارهای شناخت و مقابله با آن ارائه شده است. می‌توان به‌جرئت گفت که این کتاب در ایران، بیشترین طرفدار را دارد. آن‌قدر که حتی از کسانی که چندان اهل کتاب و کتاب‌خوانی نیستند هم نام این کتاب را می‌شنوید. نکات و مواردی که در این کتاب آمده، می‌تواند به شناخت رفتارهای نادرست خود و اطرافیان و نحوه‌ی مقابله با آن‌ها، کمک کند. با استفاده از همین راهکارهاست که می‌توانیم زندگی سالم‌تر و آرام‌تری برای خود و دیگران ایجاد کنیم.

درباره کتاب بیشعوری

«بیشعورها امیدوار باشند!». این نویدی است که «خاویر کرمنت» نویسنده‌ی کتاب بیشعوری Asshole No More به افراد بیشعور می‌دهد. بی‌شعوری درواقع نوعی اعلامیه‌ی رهاسازی است. این کتاب را می‌توان از آن دسته کتاب‌های همه‌پسندی دانست که طرفداران زیادی دارد. روایت این کتاب، اول شخص است، یعنی دانای کل. اما هنگام خواندن آن باید حتماً به خاطر داشته باشید که چون مثال‌ها و نمونه‌های کتاب راجع به دیگران است، خود را مبرا از همان اشتباهات ندانید. درواقع همان‌طور که خود نویسنده می‌گوید، اولین قدم برای درمان بی‌شعوری این است که بپذیرید شما هم از این بیماری رنج می‌برید. پذیرش، اولین و سخت‌ترین قدم است. به‌محض این‌که رفتارهای نادرست و آزاردهنده‌ی خود را شناسایی کردید، آماده‌اید تا درمان را شروع کنید. کرمنت این کتاب را باهدف ارائه‌ی روش درمان بی‌شعوری نوشته است. او ادعا می‌کند که خودش هم پیش از این بی‌شعور بوده و توانسته آن را درمان کند. پس به راهکارهای این کتاب اعتماد کنید، چون نویسنده خودش آن‌ها را زندگی کرده و حرف‌هایش چیزی فرای شعار و تبلیغات است. کرمنت ادعا می‌کند که ماهیت بی‌شعوری را به‌خوبی درک کرده و شناخته است. او حتی این عارضه را نوعی اعتیاد می‌داند، مانند اعتیاد به مواد دارویی و الکل. بدترین شکل بی‌شعوری این است شخص از وجود آن در خودش خبر نداشته باشد که مصداق همان جهل مرکب است.

کرمنت با این‌که از موضوعی جدی در این کتاب صحبت می‌کند، درون‌مایه‌هایی از طنز هم در نوشته‌هایش دیده می‌شود که تأثیر کلامش را بیشتر می‌کند: «وجدان، دوستان و بیمارانم من را متقاعد کردند که قبلاً همه دنیا فهمیده‌اند که من بی‌شعور بوده‌ام و نوشتن یا ننوشتن در مورد آن از این جهت بی‌فایده است، ولی شاید بتوانم با نوشتنِ سرگذشت خودم به بی‌شعورهای دیگر کمک کنم تا بهبود یابند». این طنز زیرکانه در کنار صداقت کرمنت، یکی از نقاط قوت این کتاب است. از دید کرمنت، به‌محض این‌که نشانه‌های بی‌شعوری را در خود دیدید، باید دست به کار شوید و برای درمان آن اقدام کنید. کرمنت خودش تا چهل‌سالگی از این عارضه رنج می‌برد، بدون این‌که بداند. پس هیچ‌وقت برای داشتن زندگی سالم و آرام دیر نیست. پس از اولین مراحل تشخیص و درمان، به‌سرعت می‌بینید که همه‌چیز در اطرافتان تغییر کرده است. جایگاه ارزشمندی در جامعه به دست آورده‌اید و دیگران برای با شما بودن، از هم سبقت می‌گیرند. در محل کار بحث‌وجدل‌های همیشگی و کلافه کننده خیلی کمتر شده و همه به‌عنوان فردی منطقی و قابل‌اعتماد، روی شما حساب می‌کنند.

بیوگرافی خاویر کرمنت

«خاویر کرمنت» Xavier Crement زمانی پزشک مطرحی بوده که جایگاه ارزنده‌ای در زندگی حرفه‌ای و خانوادگی داشته است. همیشه افراد زیادی دور و برش بوده‌اند و به او احترام می‌گذاشته‌اند. کسی روی حرفش حرف نمی‌زده و همه منتظر تصمیمات و نظرات او بوده‌اند. همسری مهربان و دو فرزند زیبا و سالم، زندگی او را از پیش هم رؤیایی‌تر کرده است. اما از آنجا که خودش هم می‌گوید، جایی می‌رسد که زندگی با تمام هیبت و قدرتش در برابرت می‌ایستد و می‌گوید: «تو بیشعوری! حالا وقت آن رسیده تا نتیجه‌ی رفتارهایت را ببینی!». همه‌چیز خیلی سریع اتفاق می‌افتد. همسر، فرزندان و دوستانش او را ترک کردند و حالا او با تمام وجود احساس سرافکندگی و اندوه می‌کرد. نقطه‌ی عطف زندگی کرمنت همین‌جا اتفاق می‌افتد. او ناگهان متوجه می‌شود که آن چیزی که او آن را احترام و اعتمادبه‌نفس تلقی می‌کرده، چیزی نیست جز ترس و وحشتی که دیگران از او دارند. هیچ‌کس جرئت مخالفت با او را نداشته، چون همه از واکنش‌های غیرمنطقی و عجیب‌وغریب او می‌ترسیدند. اینجاست که تصمیم می‌گیرد این مسئله را به‌طورجدی و اصولی برطرف کند. او تصور روان‌پزشکان و متخصصانی که معتقد بودند بی‌شعوری قابل‌درمان نیست، را نادیده گرفت. کرمنت نه‌تنها ثابت کرد که بی‌شعوری بیماری است، بلکه ادعا کرد مانند هر داروی مخدر، اعتیادآور هم هست. نتیجه‌ی تفکرات و تحقیقات کرمنت همین کتاب بیشعوری است که آن را در سال 1990 در آمریکا منتشر کرد. کتاب بیشعوری را می‌توان نوعی سفر درونی و تحول فکری دانست که در آن، نویسنده صادقانه و با جسارت تمام،از رفتارهای نادرست خود حرف می‌زند، از وقت‌هایی که دیگران را رنجانده و آزار داده است.او با نوشتن این کتاب، اعتراف‌نامه‌ای نوشته که در آن تکان‌دهنده‌ترین اتفاقات و رفتارها را هم باشهامت تعریف کرده است. پس از تمام این فراز و نشیب‌ها، کرمنت توانست بار دیگر اعتماد خانواده و دوستانش را جلب کند و زندگی جدیدی شروع کند. او حالا تخصص پزشکی را رها کرده و به‌عنوان روان‌پزشک بیشعورها، به مردم کمک می‌کند تا بتوانند زندگی بهتر و سالم‌تری داشته باشند.

همه توضیحات ...