زندگینامه امیرکبیر : مردی که اگر نبود حکومت قاجار زودتر سقوط میکرد

122,299 بازدید
بیشتر
Deep Podcast
Deep Podcast
حمایت اختیاری از دیپ پادکست: ...
حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
Patreon: deeppodcastiran

Instagram: Instagram: deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast
ــــــــــــــــــــــــــــــ
« محمد تقی خان مشهور به امیر کبیر، فرزندِ کربلایی محمد قربان بود و در سال 1186 خورشیدی در روستای هَزاوه در اراک به دنیا اومد. پدر امیر کبیر یعنی کربلایی محمد از نوکران میرزا عیسی، قائم مقام بزرگ بود و بعد ها سرآشپزِ میرزا بزرگ شد. یه مدت که گذشت در زمانِ ابوالقاسم قائم مقامِ دوم به مقامِ سرآشپزی رسید. قائم مقامِ دوم صدراعظم محمد شاهِ قاجار بود.
اسمِ مادرش فاطمه سلطان بود. یک دختر از طبقه بالا و اهلِ فراهانِ اراک. مادرش دخترِ استاد شاه محمد بنا بود، کسی که کارهای اختصاصی خانواده قائم مقام رو انجام میداد.
امیر کبیر در کنار خانواده قائم مقام بزرگ شدن و همین قضیه کمک کرد، که با سطح آسایش و رفاهِ طبقه ممتاز و شاهزاده های جامعه آشنا بشه. از طرفی خودش از طبقه عامه جامعه بود و رنج و سختی مردم کوچه و خیابون رو به راحتی لمس میکرد
یک روایت معروفی از دوران کودکی امیر کبیر نقل شده. طبقِ این داستان، امیر کبیر برای بچه های قائم مقام نهار میبرده، خودشم پشتِ در منتظر میموند تا بچه ها نهارشون رو بخورن و بعدشم امیر کبیر بیاد و ظرفاشونو جمع کنه.
امیر کبیر در همین مدت کوتاه به کلماتی که آموزگار به بچه ها درس میداد خوب گوش میکرد و هر چی میشنید رو یاد میگرفت.
یک روز قائم مقام میاد و از بچه هاش درس میپرسه، بچه ها هیچکدوم نمیتونن پاسخ بدن تا اینکه امیر کبیر میاد و اجازه میگیره که جواب سوالات رو بگه، امیر کبیر به تمامی سوالات پاسخ درست میده.
قائم مقام از امیر کبیر میپرسه اینا رو از کجا یاد گرفتی؟
امیر کبیر هم میگه از پشتِ درِ اتاق. هر چی معلم میگفت گوش میکردم و یاد میگرفتم.
قائم مقام میخواست به امیرکبیر جایزه بده اما امیر کبیر اصرار میکنه که به جای جایزه، اجازه بدن که اونم سر کلاس بشینه و باسواد بشه. در نهایت قائم مقام اجازه میده که امیر کبیر هم مثلِ بچه های خودش از گفته های معلم استفاده کنه.
زمانیکه آموزشهای امیر کبیر تموم شد، میرزا بزرگ همه حساب کتاباشو میداد به امیر کبیر. امیر کبیر هم بسیار باهوش و با ذکاوت بود و همه کارها رو به خوبی انجام میداد.
قائم مقام در روزهای پایانی عمرش بسیار بیمار شده بود و بیناییش رو هم از دست داد به همین دلیل بیشتر از امیر کبیر کمک میگرفت. همین قضیه باعث شد امیرکبیر در سنِ پایین با مسائل سیاسی آشنا بشه.
امیرکبیر مورد علاقه قائم مقامِ میرزا بزرگ بود و میرزا هم از هوش و استعداد امیرکبیر آگاه بود بعضا خیلی به خودش میبالید که چنین جوونی در کنارش قرار داره.
قائم مقام سیاستمدارِ خبره‌ای بود و برای هر کاری یکسری جاسوس داشت. به امیر کبیر هم خیلی اعتماد داشت ولی برای یادگیری مسائل نظامی امیرکبیر به فردی سپرد به اسمِ میرزا محمد خانِ زنگنه که از معتمدانِ قائم مقام بود.
امیر کبیر واردِ نظام شد و خیلی زود به سمتِ مستوفی نظام منصوب شد . در این مقام بود که مسافرت به روسیه براش اتفاق افتاد.
داستانِ این سفر چی بود. داستان بر میگشت به عهدنامه ترکمنچای. بعد از عهدنامه ترکمنچای ، گریبایدوفِ روس، به عنوان فرستاده مخصوص پادشاه روسیه به ایران اومد تا اسناد مُعاهده رو به دربار ایران بده.
رفتارِ نامناسب گریبایدوف منجر به قتلِ اون و همکارانش در تهران میشه و تنها یک نفر از اونها زنده میمونه. فتحعلیشاه این تنها بازمانده رو به همراهِ یک مهماندار به تبریز میفرسته. در اونجا نایب السلطنه اون زمان قاجار یعنی عباس میرزا حضور داشت و قرار شد عباس میرزا از این فرد پذیرایی کنه و مشکل رو یه جوری خاتمه بده.
به دستورِ عباس میرزا هیاتی به سمتِ تفلیس حرکت کرد. در بین اعضای این هیات بلند پایه، محمد خانِ زنگنه امیر نظام و میرزا محمد تقی خان امیرکبیر هم حضور داشتند. بدین ترتیب نخستین سفرِ خارجی امیر کبیر در سالِ 1207 خورشیدی انجام شد.
امیر کبیر رابطه نزدیکی با امیر نظام داشت و علاوه بر تفلیس یک سفری هم به ایروان داشت. تمامی این سفر ها تونسته بود تجربیاتِ زیادی برای امیرکبیر داشته باشه و با دنیای سیاست بیشتر آشنا بشه.
بعد از قتلِ امیرکبیر، حاج علی دوباره به تهران بر میگرده. مردم کاشان همه گی در سوگِ این بزرگ مردِ سیاست عزاداری میکنند و همسرش عزت الدوله با دلی شکسته به دربارِ ناصرالدین شاه بر میگرده.
جنازه امیرکبیر رو در ابتدا پشتِ مسجد کاشان دفن میکنند . بعد هم به درخواستِ همسرش جنازه رو به کربلا منتقل میکنند تا در آرامگاه خاندان فراهانی دفن بشه.
بعد از این قتل، حکومت ناصرالدین شاه هم ضربه شدیدی رو متحمل شد که سرآغازی بر سقوط سلسله قاجاریه بود. هر چند ناصرالدین شاه از صمیم قلب امیرکبیر رو دوست داشت و با خیانت اطرافیان و مادرش اونهم در عالمِ مستی این حکم شوم رو صادر کرد.
با مرگِ امیرکبیر ایران یکی از برجسته ترین افراد سیاسی‌ش رو در دوره ناصرالدین شاه از دست داد

امیر نظام هم با گذشتِ زمان به مقام و پستهای بالاتری میرسید. زمانیکه عباس میرزا فوت کرد، امیر نظام تقریبا همه کاره آذربایجان بود . مدتی بعد هم فتحعلیشاه از دنیا رفت و مسئولیت های امیر نظام بیشتر شد.
بعد از فوت فتحعلیشاه، محمد شاهِ قاجار به سمتِ تهران حرکت کرد تا تاجگزاری کنه و جانشین پدرش بشه. در این سفر امیر کبیر هم با محمد شاه به تهران اومد.
هنوز یک سال از سلطنت محمد شاه نگذشته بود که قائم مقام به طرزِ فجیعی به دستِ محمد شاه به قتل رسید. بعد هم محمد شاه دستور داد که امیر نظام با چند گروه نظامی از تبریز به تهران بیان. خیلیا ف در این دوران بود که ناصرالدین میرزا که بعد ها شد ناصرالدین شاه به همراهِ امیر نظام و امیر کبیر به ایروان سفر کردن تا نیکلای اول امپراتورِ روسیه رو ملاقات کنند.
در مهرماه 1220 خورشیدی بود که امیر نظام از دنیا رفت و در اینجای کار امیر کبیر همه کاره آذربایجان شد.

همه توضیحات ...