فیلم سینمایی " بَــد نــام " 1946- دوبله فارسی - اثر آلفرد هیچکاک - Notorious 1946 - Bad Nam1946

Tamasha
Tamasha
17.7 هزار بار بازدید - 4 سال پیش - ۱۶۵ امین فیلم برتر جهان
۱۶۵ امین فیلم برتر جهان و نامزد ۲ جایزه اسکار و برنده ۲  جایزه معتبر دیگر درسال ۱۹۴۷
خلاصه داستان : « آلیسشا هیوبرمن » ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده ، به « دولین » ( گرانت ) ، مأمور مخفى امریکایى دل مى‏بازد . « دولین » ، « آلیشا » را به کمک مى‏طلبد و او هم مى‏پذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با « الکساندر سباستیان » ( رینز ) مأمور نازى رابطه برقرار کند .
حواشی فیلم : بَدنام نام یکی از فیلمهای کارگردان مشهور سینما آلفرد هیچکاک است که در سال ۱۹۴۶ با هنرنمایی دو بازیگر معروف تاریخ سینما یعنی کری گرنت و اینگرید برگمن ساخته شده است و ماجرایی جاسوسی و عاشقانه را دربرمی‌گیرد. فیلم یکی از شاهکارهای هیچکاک در زمینه تعلیق – بازی بازیگران – فیلمنامه و استفاده از نماها و سکانسهایی ناب به شمار می‌رود. فیلم با بودجه ۲ میلیون دلاری ساخته شد و در آمریکا فروشی بالغ بر ۱۲٫۵ میلیون دلار داشت.

امتیاز: 8/2 از 10
ژانر: درام ، عاشقانه
نقد و بررسی فیلم بدنام 1946 اثر #آلفرد_هیچکاک به قلم Roger Ebert #راجر_ایبرت

▪️همانطور که سرگیجه (Vertigo) اوج دقت و وسواس هیچکاک در ساخت فیلم را نشان میدهد، بدنام نیز نمونه بازری درگری است از سبک تصویرپردازی این فیلمساز بزرگ . فیلمی که حاوی شماری از تاثیرگذارترین نماهای نه تنها هیچکاک بلکه تاریخ سینماست.
که در این فیلم به همراه کازابلانکا یکی ماندگارترین بازی های خود را ارائه کرده است، در نقش زنی ظاهر میشود که به خاطر گذشته بدنام خانوده اش (جاسوسی پدرش برای نازی ها) از طرف سازمان جاسوسی ایالات متحده ترغیب میشود تا از اجتماع نازیها در شهر Rio برزیل خبرهای برایشان جمع آوری کند. ماموریت جاسوسی که وی را تا لبه مرگ توسط معشوق شکاکش می برد. شک و سوء ضنی که محور اصلی رویدادهای فیلم است. تا جایی که یکی را به سوی آزادی برده و دیگری را سوی مرگ میکشاند.

هیچکاک این فیلم را در سال 1946، یعنی بعد پایان جنگ جهانی و قبل از شروع جنگ سرد ساخت. در واقع این فیلم نشان میدهد با آنکه جنگ به اتمام رسیده ، مسئله نازی ها همچنان دغدغه فکری او و Beh Hetch (فیلمنامه نویس) بوده است (در ابتدای فیلم نیز تاریخ، زمان و مکان دقیق همانند فیلم روانی ذکر می شود).

داستان فیلم هنگامی آغاز میشود که برگمان در نقش یک آمریکایی متعصب بنام آلیشیا هابرمن که پدرش به جاسوسی برای نازی های محکوم شده است و روی به مصرف الکل و روابط نامشروع آورده است، توسط یکی از مامورین اطلاعات ایالات متحده بنام دولین (با بازی کری گرانت) برای جاسوسی در خانه سباستین ؛(Claude Rains) استخدام و راهی Rio میشود. سباستین که زمانی عاشق او بوده، دوباره به او ابزاز علاقه میکند. تا اینکه دولین از آلیشیا درخواست میکند تا برای بدست آوردن اطلاعاتی مهم پیشنهاد ازدواج سباستین را قبول کند. آلیشیا نیز به خاطر عشق به دولین، به این کار تن می دهد.

معروف است که هیچکاک به جزئیات بصری توجه زیادی دارد. او قبل از فیلمبرداری، استوری برد صحنه ها را ترسیم میکند و هنرمندانه بدون تاثیر پذیری از کارنامه ابر ستاره ای مانند کری گرانت، صحنه هایی مانند معرفی شخصیت دولین را به تصویر میکشد. در میهمانی ای که آلیشیا برای فراموش کردن ماجرای محکوم شدن پدرش مست کرده است، دوربین پشت دولین قرار میگیرد؛ به طوری فقط پشت سر او را مشاهده میکنیم. سپس دوربین با حرکتی پاندولی حرکات آلیشیا و تلاش او برای فراموشی را تعقیب میکند.

فیلمنامه Hetch در توضیح شخصیت مردان داستان هوشمندانه عمل کرده است. سباستین با بازی Rains، کوتاه تر، ظریفتر، آسیب پذیرتر و تحت تاثیر مادرش (Leopoldine Konstantin) قرار دارد. دولین (با بازی کری گرانت) بلند قد، با ابهت، در برخی موارد خام و کم تجربه و شکاک است. درحالی که سباستین کاملاً شخصیتی اعتمادگر و متکی دارد. هر دو آلیشیا را دوست دارند اما کسی که نباید به او اعتماد کند، این اشتباه را میکند تا جایی که در انتهای داستان دولین، آلیشیا را از قصر نازی ها که پر از جاسوسان ضد امریکاست بیرون می برد درحالی که چیدمان صحنه طوری است که بنظر نمی رسد کسی بتواند جلویشان را بگیرد (در مقایسه با صحنه ای دیگر که دولین از همان پله های موقع فرار بالا میرود، پایین آمدن او با آلیشیا بنظر طولانی تر بوده و گویی پله های بیشتری را طی میکنند – روش هیچکاک برای افزایش هیجان فیلم).

در آثار هیچکاک، داستان طوری پرداخته میشود که اغلب زنی ظریف و معمولاً با مولایی روشن در موقعیت های خطرناکی قرار میگیرد و مغلوب شرایط می شود. هیچکاک استاد همین مغلوب کردن ها و بازی با شخصیت است. به طور مثال در بدنام، دولین (مانند شخصیت جیمی در سرگیجه) از زن بیگناه مراقبت و وی را آموزش می دهد که وی دقیقاً همان طوری رفتار کند که او میخواهد.

اینگرید برگمن که شخصیتی با پرستیژ و در عین حال جذاب دارد، انتخاب ایده آلی برای بازی در نقش آلیشیا است. در کازابلانکا در کنار یک شخصیت قهرمان و مقاوم زندگی میکند در حالی که عاشق یک صاحب رستوران شلخته است و همچنین خودش شخصیتی قهرمان گونه دارد. در بدنام، بیننده هیچگاه در قهرمان بودن او شک نمیکند در حالی میتوان فهمید که چرا کری گرانت چنین حسی راجع به او ندارد. در فیلم او بیش از حد الکل مصرف میکند و در کنار سباستین میخوابد. اما تنها به عشق دولین تن به این کار میدهد در حالی که دولین به سختی میتواند عاشق چنین زنی شود.

فیلمهای بسیاری با نماهایی از تعقیب و گزیر به انتها میرسند. در حالی که در بدنام رویدادهای گریزناپذیر 10 دقیقه آخر چنان اتفاق می افتند که داستان با نمای زیبا و به شکلی توجیه پذیر به پایان میرسد و در آن یکی از نازی ها به سباستین میگوید: ” آلکس، میشه لطفاً بیای داخل؟میخوام باهات صحبت کنم” و الکس داخل میشود در حالی که میداند دیگر هیچوقت زنده بیرون نمی آید....
4 سال پیش در تاریخ 1399/02/29 منتشر شده است.
17,791 بـار بازدید شده
... بیشتر