حکایت عجیب موت اختیاری و مرگ ارادی آیت الله بهجت که بالاتر از چشم برزخی و طی الارض است- مسلمان تی وی

24,935 بازدید
بیشتر
Mosalman Tv - مسلمان تی وی
Mosalman Tv - مسلمان تی وی
...
#مسلمان_تی_وی #چشم_برزخی #بهجت
در این کلیپ به حکایت عجیب موت اختیاری و مرگ ارادی آیت الله بهجت که بالاتر از چشم برزخی و طی الارض است- مسلمان تی وی پرداختیم
بهترین ویدئوهای یوتیوب در لینک زیر 👇

بهترین ویدئوهای یوتیوب

بارها و بارها داستان هایی از چشم برزخی آیت الله بهجت و سایر علما تو کانال منتشر کردیم؛ از طی الارض و کارهای خارق العاده شون گفتیم؛ و گفتیم که مرحوم آیت الله بهجت از دوران نوجوونی کراماتی داشتن؛ مثل اینکه پشت سرشون رو هم میدیدن؛ اما این ها در برابر موت اختیاری یا همون مرگ ارادی قطره ای در برابر اقیانوسه
مطمئنم بعضیاتون بعد از تماشای این برنامه شوکه میشین و مو به تن خیلیاتون سیخ میشه که مگه میشه آدم موت اختیاری داشته باشه و بتونه با اراده خودش بمیره و زنده بشه؟!
آره میشه؛ کافیه شش دونگ حواست رو بدی به من و تا انتهای برنامه همراهم باشی...

میگن مرحوم هیدجی منکر مرگ اختیاری بود و اون رو محال می‌دونست، و این درجه و کمال را برای مردم غیر ممکن میدونستُ تو بحث با شاگردان خودش، جدّاً انکار و ردّ می‌کرد.

یک شب تو حجره خودش؛ بعد از بجا آوردن فریضه عشاء؛ رو به قبله مشغول تعقیبات بود که ناگهان پیرمردی دهاتی وارد شدُ سلام کرد؛ و عصایش را در گوشه‌ای گذاشتُ گفت: جناب آخوند! تو چی‌کار داری به این کارها؟ هیدجی گفت: کدوم کارها؟ پیرمرد گفت: مرگ اختیاری و انکار آن؛ این حرفها به شما چه مربوطه؟

هیدجی در پاسخ این پیرمرد دهاتی گفت: این وظیفه ماست، بحث و نقد و تحلیل کار ماست. درس می‌دهیم، مطالعات داریم، روی این کارها زحمت کشیده‌ایم؛ سر خود که نمیگیم!

پیرمرد دید نه فایده ای نداره؛ گفت: مرگ اختیاری را قبول نداری؟! هیدجی گفت: نه

پیرمرد مقابل چشمان هیدجی؛ پای خودش را به سمت قبله دراز کردُ به پشت خوابید و گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌
همین فراز از قرآن کافی بود تا از دنیا بره، گوئی هزار سال است که مرده

حکیم هیدجی مضطرب شد. با خودش گفت خدایا این چه بلایی بود که امشب سر ما اومد؟ حکومت با ما چیکار می‌کنه؟ میگن مردی رو بردید تو حجره‌؛ غریب بود؛ سمّ دادید یا خفه کردید و او رو کشتید.

هیدجی میگه از هول دویدم و طلّاب را خبر کردم، طلبه ها به حجره آمدند و همه متحیّر؛ از این حادثه نگران شدند. بالاخره بنا شد خادم مدرسه تابوتی بیاورد و شبانه او را به فضای شبستان مدرسه ببرند تا فردا برای تجهیزات او و استشهادات آماده شویم و کارهای غسل و کفن و دفن رو انجام بدیم که ناگهان پیرمرد از جا بلند شدُ نشست و گفت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌
بعد از اینکه دوباره زنده شد؛ رو به هیدجی کرد و در حالی که لبخندی بر لب داشت؛ گفت: حالا باور کردی؟ هیدجی گفت: آره باور کردم، به خدا باور کردم؛ امّا تو امشب پدر مرا درآوردی، جونمُ گرفتی!

پیرمرد گفت: آقا جان! تنها به درس خواندن نیست؛ عبادت نیمه شب هم لازم دارد، تعبّد هم می‌خواهد، چه می‌خواهد، چه می‌خواهد ... فقط تنها بخوانید و بنویسید و بگوئید و بس، مطلب به این تمام می‌شود؟ نه... تو راه بندگی و سیر و سلوک خیلی کارا لازمه!

از همان شب حکیم هیدجی رویّه خود را تغییر می‌دهد، نیمی از ساعات خود را برای مطالعه کردن و نوشتن و تدریس کردن قرار می‌دهد؛ و نیمی را برای تفکّر و ذکر و عبادت خدای جلّ و عزّ. شبها از بستر خواب پهلو تهی می‌کند و خلاصه کار به جائی میرسد که باید برسد. دلش به نور خدا منوّر میشه و سِرّش از غیر او منزّه،

خلاصه که در هر حال؛ انس و الفتی با خدای خودش داشته
موت اختیاری درجه‌ایه مربوط به خواص از اولیاء خدا؛ مربوط به کسیه که به نوعی در اسم ممیت و محیی فنا داشته باشه که بتونه زنده کنه و بمیرانه؛ و آنقدر تسلط داشته باشد که حتی بعد از اینکه بصورت ارادی خودش را با مرگ از دنیا برد؛ دوباره خودش را برگرداند و احیا کند
موت اختیاری یا مرگ اختیاری حالتی است که در مراحل بسیار بالای سیر و سلوک به عارف دست می‌دهد؛ در این حالت روح کاملا ارتباطش را با بدن قطع می‌کند به گونه‌ای که هیچ یک از مراتب نفس با بدن ارتباط نداشته و در نتیجه قلب و سایر بخش‌های بدن از کار می‌افتد و بدن سرد می‌شود. در این حالت - خواه از نظر شرعی و خواه از نظر پزشکی - عارف مرده است. اما کسی که در اسم «ممیت» و اسم «محیی» خداوند به فنا رسیده باشد؛ می‌تواند با اختیار خویش بمیرد و می‌تواند دوباره با اختیار خویش به این عالم برگردد
یکی از کسایی که موت اختیاری یا مرگ ارادی داشته؛ مرحوم آیت الله بهجت بوده؛ مرحوم حاج آقا مصطفی از قول امام نقل کرده بود که آیت الله بهجت دارای مقامات عالیه ست؛ خود مرحوم بهجت هم تو نامه ای که بعد از رحلت ایشون پیدا شد؛ برای مرحوم علامه طباطبایی که از دوستان قدیمی ایشون بود؛ نوشته بود که علامه؛ من به جایی رسیدم که بشر نمیتونه درک کنه... یکی از این مقامات عالیه؛ موت اختیاری بود


یکبار آیت الله بهجت نامه ای به مرحوم آسید علی آقای قاضی که استاد خودشون بوده مینویسه و می پرسه اگه کسی با موت اختیاری سه روز از دنیا بره و دوباره برگرده؛ تکلیف نمازهاش چیه؟
سید علی آقای قاضی به کسی که پیش ایشون بوده؛ میگه این اتفاق برای خود آقای بهجت افتاده!

وقتی می بینیم آیت الله بهجت از داخل خونه فلان شخص رو می بینه که روی فلان پل با امام زمان سلام الله علیه در حال گفتگو برای رفع مشکلات شیعیان و بندگان خداست؛ هیچ تعجب نمی کنیم

تعجب نمی کنیم که با یه نگاهش جوون شرابخوار رو اهل نماز و عبادت میکنه؛ تعجب نمی کنیم وقتی می شنویم شیخ جعفر مجتهدی در یک لحظه با طی الارض از مشهد به تهران میاد و شخصی که نزدیک بوده به خاطر نرسیدن روزیش کفر بگه رو نجات میده؛ یا تعجب نمی کنیم وقتی یه مسیحی به حضرت عیسی متوسل میشه؛ همین شیخ جعفر از طرف امام زمان سلام الله علیه مأمور میشه تا بره پسر اون خانوم مسیحی رو تو آلمان نجات بده



#آخرالزمان #چشم_برزخی #طی_الارض #شیخ_جعفر_مجتهدی #طباطبایی

همه توضیحات ...