دکلمه شعر گناه از فروغ فرخزاد | گنه کردم گناهی پر ز لذت
دکلمه شعر گناه
سروده فروغ فرخزاد
اگر به شعر و دکلمه علاقه دارید، روی لینک زیر کلیک بفرمایید تا عضو کانال ادبیاتگرافی شده و از دکلمههای آینده مطلع شوید:
https://b2n.ir/g89724
با صدای رضا پیربادیان
https://pirbadian.blogsky.com/
گنه کردم گناهی پر ز لذت
درآغوشی که گرم و آتشین بود
گنه کردم میان بازوانی
که داغ و کینه جوی و آهنین بود
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
نگه کردم چشم پر ز رازش
دلم در سینه بی تابانه لرزید
ز خواهش های چشم پر نیازش
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
پریشان در کنار او نشستم
لبش بر روی لبهایم هوس ریخت
ز اندوه دل دیوانه رستم
فروخواندم به گوشش قصه عشق
ترا می خواهم ای جانانه من
ترا می خواهم ای آغوش جانبخش
ترا ای عاشق دیوانه من
هوس در دیدگانش شعله افروخت
شراب سرخ در پیمانه رقصید
تن من در میان بستر نرم
بروی سینه اش مستانه لرزید
گنه کردم گناهی پر ز لذت
کنار پیکری لرزان و مدهوش
خداوندا چه می دانم چه کردم
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
صفحه اینستاگرام ادبیاتگرافی:
Instagram: adabiatgraphy
سروده فروغ فرخزاد
اگر به شعر و دکلمه علاقه دارید، روی لینک زیر کلیک بفرمایید تا عضو کانال ادبیاتگرافی شده و از دکلمههای آینده مطلع شوید:
https://b2n.ir/g89724
با صدای رضا پیربادیان
https://pirbadian.blogsky.com/
گنه کردم گناهی پر ز لذت
درآغوشی که گرم و آتشین بود
گنه کردم میان بازوانی
که داغ و کینه جوی و آهنین بود
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
نگه کردم چشم پر ز رازش
دلم در سینه بی تابانه لرزید
ز خواهش های چشم پر نیازش
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
پریشان در کنار او نشستم
لبش بر روی لبهایم هوس ریخت
ز اندوه دل دیوانه رستم
فروخواندم به گوشش قصه عشق
ترا می خواهم ای جانانه من
ترا می خواهم ای آغوش جانبخش
ترا ای عاشق دیوانه من
هوس در دیدگانش شعله افروخت
شراب سرخ در پیمانه رقصید
تن من در میان بستر نرم
بروی سینه اش مستانه لرزید
گنه کردم گناهی پر ز لذت
کنار پیکری لرزان و مدهوش
خداوندا چه می دانم چه کردم
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
صفحه اینستاگرام ادبیاتگرافی:
Instagram: adabiatgraphy
همه توضیحات ...