زندگی کجاست؟ مدریک‌تاکس از چه می‌گوید؟

15 بازدید
بیشتر
Medrick Talks l مدریک‌ تاکس
Medrick Talks l مدریک‌ تاکس
این جهان، صحنۀ نمایشِ «خود» است، نه «دیگری». اساسا «دیگری‌»ای در کار نیست. همۀ آن‌چه می‌بینیم و می‌شنویم و می‌خوانیم و حس می‌کنی ...
این جهان، صحنۀ نمایشِ «خود» است، نه «دیگری». اساسا «دیگری‌»ای در کار نیست. همۀ آن‌چه می‌بینیم و می‌شنویم و می‌خوانیم و حس می‌کنیم، در هر زمان و مکانی، همۀ آن‌ پرده‌های نمایشی که لحظه‌به‌لحظه جلوی ما ظاهر می‌شوند، چه بازیگرِ آن باشیم و چه تماشاگرش، همه، آینۀ «خود» است. همه، برای «خود» است. همه، «خود»نماست و برای هویدا کردنِ «خود». تمامِ آن‌چه خوب و بد، زشت و زیبا، درست و غلط، می‌دانیم، چه آشکار و چه پنهان، چه بالفعل و چه بالقوه، در «خود» وجود دارد، «هست»، همه، «حاضر» است در همین لحظه و در همین جا.
آن‌چه از «خود» می‌رانیم و به بیرون از خود، و به «دیگری» واگذارش می‌کنیم، نسبت‌اش می‌دهیم، فرافکن‌اش می‌کنیم، همه، خطایی شناختی و فریبِ مغزی‌ و تلۀ ذهنی‌ست.
چیزی، آن بیرون نیست. آن بیرون، جلوه‌های متکثرِ درون است، نه احتمال و امکان‌اش، که خودش، خودِ خودش، همانی که همیشه هست و وجود دارد، گرچه ناپیدا و پنهان‌شده در لایه‌هایی عمیق و روی‌ هم سوارشده از پنداشت و باور و سلیقه و عقیده و حب و بغض و همۀ احساسات بشری.
خودآگاهی و ذهن‌آگاهی، در معنای کامل‌اش، یعنی کشفِ مدامِ این لحظۀ خود را حاضر دیدن در همه‌چیز، حتی در چیزهایی به‌ظاهر غریب و بعید و از آنِ توهمِ «دیگری».
این، باورِ اصلیِ ما در مدریک‌تاکس است؛ چرا که مدریک‌تاکس هم فرصت و بهانۀ دیگری‌ست برای دیدار با «خود» از طریق تماشایِ «دیگری».
و از زبانِ زیبای هوشنگ ابتهاج (سایه):
در آینه‌بندان پری‌خانۀ چشمم/ بنشین که به مهمانی دیدار خود آیی
بینی که دری از تو به روی تو گشایند/ هر در که بر این «خانۀ آیینه» گشایی


#مدریک_تاکس #خود_شکوفایی #خود_آگاهی #ذهن_آگاهی #زندگی

همه توضیحات ...