چیریکها ی مارکسیست و پرویز ثابتی اگنوستیک #اکبرکرمی #پروبز_ثابتی #پشت_عینک_دیگران #احسان_ابراهیمی
284 بار بازدید -
6 ماه پیش
-
چیریکها ی مارکسیست و پرویز
چیریکها ی مارکسیست و پرویز ثابتی اگنوستیک
فیلم پرویز ثابتی ادامه ی منطقی ی شعار بدخیم «مرگ بر سه فاسد /ملا، چپی، مجاهد» است، و این بسیار اهمیت دارد؛ چه، آشکار میکند نه آن شعار از هوا آمده است و نه این فیلم. کسانی سرمایهگذاری کردهاند که از وضعیت ایران امروز و اعتراضها و ایستادهگیها نه دمکراسی و حقوق بشر که کلاهی برای خود ببافند.
پرویز ثابتی که میگوید اگنوستیک است، و برنامهسازان فیلم روی مخالفت گسترده ی مردم با جمهوری اسلامی و غارت جاری در آن برهوت دانایی که گاهی به اسلامستیزی هم رسیده است، حساب باز کردهاند و میخواهند حساب خود را هم با جریانها ی مذهبی و هم با جریان ها ی چپ یکجا تسویه کنند. برآمد آن عجیب نیست اگر آخوندها در گزارش پرویز ثابتی «شپشو» میشوند و چپها «مشتی خرابکار، خیانتکار و نادادن». اما این دگرخوارپنداری تنها به این جماعت ختم نمیشود؛ همه حتا شاه، ملکه، هویدا، مقدم، قطبی و هر کسوناکس دیگر خوار و کوچک میشود تا همه چیز با ذهن کوچک پرویز ثابتی امروز و داستان ناراستان ساواک دیروز که هر دو توضیح شکست و سرافکندهگی نظام سلطنت و حکومت شخصی شاه هستند، هماهنگ شود.
این همه دیگرخوارپنداری از اتفاق نیست؛ همه ی اتفاق است. این فیلم ساخته شده است که ایرانیان خوار و تحقیر شوند. سازندهگان میخواهند بگویند؛ ایرانیان کفایت، درایت و لیاقت دمکراسی و حقوقبشر و حکومت قانون را ندارند. در ایران ما هنوز نیازمند شخصیتی همانند رضاشاه هستیم تا مردم را آدم کند! این دگرخوارپنداری که روی دیگر خودخوارپنداری ژرف گوینده و سازنده است، میخواهد راه آینده را برای یک استبداد دیگر هموار کند.
ما با جریانی پیشانوین، نادان و تاریکاندیش روبهرو هستیم که آینده ی ایران را در تاریکی سرکوب و سانسور ساواک و تاریکخانه ی پرویز ثابتی جستوجو میکنند.
این جماعت چون از دریافت پیچیدهگیها ی جهان سیاست و خواست گسترده و ژرف مردمان ایران برای مشارکت سیاسی و حضور در پهنه ی قدرت ناتوان هستند، دیروز و ناکامیها ی آن را با کمبود سرکوب و سانسور توضیح میدهند و ناکامیها ی امروز را به ساختار سیاسی جمهوری اسلامی و افرادی همانند خمینی و خامنهای فرومیکاهند! در ذهن بدوی این گروه انحطاط و توسعهنایافتهگی در ایران آسیب کوچکی است که با حذف چند چیریک مارکسیست بیشتر و برآمدن چند پرویز ثابتی اگنوستیک دیگر چارهپذیر است.
پرویز ثابتی و آنچه میگوید تعبیر رویایی است که گروهی از سلطنتطلبها برای آینده ی ایران پختهاند: یک کشتاردرمانی دیگر و یک توزیع عادلانه ی مرگ میان ملاها، چپیها و مجاهدها تا ایران آباد شود.
در برنامه ی این بار در پشت عینک احسان ابراهیمی و در باره ی فیلم پرویز ثابتی و چندوچون نقش مذهبیها و چپها در برآمدن انقلاب ۵۷ به گفتوگو نشستهایم. و در پی توضیح این دشواره بودهایم که چرا آن انقلاب با وجود رویاها ی بلندی که داشت، چنین در گل نشست؟ و برآمدی مگر نکبت و زحمت نیافرید؟ و نداشت؟
مهربانی کنید و با بازخورد و همرسانی و پسند (سابسکرایب) خود به ادامه ی این گفتوگو ی جذاب کمک کنید.
فیلم پرویز ثابتی ادامه ی منطقی ی شعار بدخیم «مرگ بر سه فاسد /ملا، چپی، مجاهد» است، و این بسیار اهمیت دارد؛ چه، آشکار میکند نه آن شعار از هوا آمده است و نه این فیلم. کسانی سرمایهگذاری کردهاند که از وضعیت ایران امروز و اعتراضها و ایستادهگیها نه دمکراسی و حقوق بشر که کلاهی برای خود ببافند.
پرویز ثابتی که میگوید اگنوستیک است، و برنامهسازان فیلم روی مخالفت گسترده ی مردم با جمهوری اسلامی و غارت جاری در آن برهوت دانایی که گاهی به اسلامستیزی هم رسیده است، حساب باز کردهاند و میخواهند حساب خود را هم با جریانها ی مذهبی و هم با جریان ها ی چپ یکجا تسویه کنند. برآمد آن عجیب نیست اگر آخوندها در گزارش پرویز ثابتی «شپشو» میشوند و چپها «مشتی خرابکار، خیانتکار و نادادن». اما این دگرخوارپنداری تنها به این جماعت ختم نمیشود؛ همه حتا شاه، ملکه، هویدا، مقدم، قطبی و هر کسوناکس دیگر خوار و کوچک میشود تا همه چیز با ذهن کوچک پرویز ثابتی امروز و داستان ناراستان ساواک دیروز که هر دو توضیح شکست و سرافکندهگی نظام سلطنت و حکومت شخصی شاه هستند، هماهنگ شود.
این همه دیگرخوارپنداری از اتفاق نیست؛ همه ی اتفاق است. این فیلم ساخته شده است که ایرانیان خوار و تحقیر شوند. سازندهگان میخواهند بگویند؛ ایرانیان کفایت، درایت و لیاقت دمکراسی و حقوقبشر و حکومت قانون را ندارند. در ایران ما هنوز نیازمند شخصیتی همانند رضاشاه هستیم تا مردم را آدم کند! این دگرخوارپنداری که روی دیگر خودخوارپنداری ژرف گوینده و سازنده است، میخواهد راه آینده را برای یک استبداد دیگر هموار کند.
ما با جریانی پیشانوین، نادان و تاریکاندیش روبهرو هستیم که آینده ی ایران را در تاریکی سرکوب و سانسور ساواک و تاریکخانه ی پرویز ثابتی جستوجو میکنند.
این جماعت چون از دریافت پیچیدهگیها ی جهان سیاست و خواست گسترده و ژرف مردمان ایران برای مشارکت سیاسی و حضور در پهنه ی قدرت ناتوان هستند، دیروز و ناکامیها ی آن را با کمبود سرکوب و سانسور توضیح میدهند و ناکامیها ی امروز را به ساختار سیاسی جمهوری اسلامی و افرادی همانند خمینی و خامنهای فرومیکاهند! در ذهن بدوی این گروه انحطاط و توسعهنایافتهگی در ایران آسیب کوچکی است که با حذف چند چیریک مارکسیست بیشتر و برآمدن چند پرویز ثابتی اگنوستیک دیگر چارهپذیر است.
پرویز ثابتی و آنچه میگوید تعبیر رویایی است که گروهی از سلطنتطلبها برای آینده ی ایران پختهاند: یک کشتاردرمانی دیگر و یک توزیع عادلانه ی مرگ میان ملاها، چپیها و مجاهدها تا ایران آباد شود.
در برنامه ی این بار در پشت عینک احسان ابراهیمی و در باره ی فیلم پرویز ثابتی و چندوچون نقش مذهبیها و چپها در برآمدن انقلاب ۵۷ به گفتوگو نشستهایم. و در پی توضیح این دشواره بودهایم که چرا آن انقلاب با وجود رویاها ی بلندی که داشت، چنین در گل نشست؟ و برآمدی مگر نکبت و زحمت نیافرید؟ و نداشت؟
مهربانی کنید و با بازخورد و همرسانی و پسند (سابسکرایب) خود به ادامه ی این گفتوگو ی جذاب کمک کنید.
6 ماه پیش
در تاریخ 1402/10/01 منتشر شده
است.
284
بـار بازدید شده