داستان واقعی| قسمت اول | اهالی روستا توی هشت سالگی به اجبار فرستادنم حجله یه سربازی و...

داستان سپیده
داستان سپیده
به اجبار پدرم رو راضی کردن تا هشت سالگی به حجله یه سرباز برم توی روستامون و...سلام رفقا ! به اولین ویدیوعه چنل خوش اومدی ...
به اجبار پدرم رو راضی کردن تا هشت سالگی به حجله یه سرباز برم توی روستامون و...

سلام رفقا ! به اولین ویدیوعه چنل خوش اومدین 😍😎
داستانی که امشب براتون آماده کردیم اولین قسمت از روایت زندگی دختر هشت ساله ایه که صیغه یه سرباز میشه ، این داستان واقعیه و بعد تموم شدن ماجرا میتونید با سرچ کردن اسامی حتی عکس اونا هم ببینید !


راستی رفقا ، چنل تاره تاسیسه و کلی به حمایت هاتون نیاز داره اینجا قراره با هم دیگه کلی داستان واقعی ، عاشقانه ، فارسی و... بشنویم ، داستان هایی که قراره شمارو به وجد بیاره! اگه داستانو دوست داشتین خوشحال میشم چنلو سابسکرایب کنید 😍
امیدوارم این راه روشن با شما ادامه دار بشه 😎

دوستتون دارم ، سپیده 🤍🌟
#داستان #داستان_فارسی #داستان_عاشقانه
#داستان_واقعی #داستان_سریال #سپیده

همه توضیحات ...