استاد محسنیانراد: انسان و رسانه؛ گذشته، حال و آینده
مهدی محسنیان راد (متولد ۱۳۲۴) جامعهشناس و استاد دانشگاه ایرانی است. وی از نخستین گروه دانشجویان علوم ارتباطات در ایران و از شاگردان کاظم معتمدنژاد است. آثار او عمدتاً در حوزه ارتباطات است.
استاد محسنیانراد در این نشست مباحث اصلی مانند: تاخیری 232 ساله در مواجه ایرانیان با روزنامه و پیامدهای آن، خصلت رسانههای ایرانی، پیامد ماندگاری این خصلتها، شبکهها و رسانههای اجتماعی، پدیدهای برای خروج از بند خصلتها و پیشبینی آینده را بیان کرد.
ایشان از دستکاری در واقعیت بهجای انعکاس واقعیت را یکی دیگر از خصلتهای رسانه ایرانی نام برد و نمونههایی از این خصلت را نیز بیان کرد و در ادامه پیامد آنرا چنین دانست که نتیجه رابطه انسان ایرانی با مطبوعات کشورش منتهی به آن شده است که اکنون برای هر 1000 نفر، فقط 12 نسخه روزنامه منتشر میشود.
در ادامه، ایشان، شبکهها و رسانههای اجتماعی را پدیدهای برای خروج از بند تکصدایی و انحصار دانست و با اشاره به تاریخچه آن، شبکههای دیجیتال را بهعنوان زیرساخت رسانههای اجتماعی بیان و اظهار کرد: ابزارهایی که سبب شکلگیری نسل سوم شبکههای اجتماعی، یعنی شبکههای اجتماعی دیجیتال شد، همان مختصات ابزارهای نسل دوم، یعنی تمبر، پست، تلگراف و تلفن را داشت، اما بهقول شپارد، دیگر آنگونه کند و پرزحمت نبود.
دکتر محسنیانراد، افزود: علاوه بر آن، نسل سوم شبکههای اجتماعی بهکمک رشد فناوریهای ارتباطی توانست بهتدریج کارکرد رسانهای نیز بیابد و به این ترتیب اصطلاح «رسانههای اجتماعی» وارد ادبیات رسانهشناسی شد. ضمن آنکه مانند بسیاری از رسانهها، به یکی از بخشهای اصلی سبک زندگی انسان معاصر تبدیل شد.
ایشان در ادامه، بیان کرد: در این میان، تلفنهمراه بهویژه نوع هوشمند آن، یک فناوری متحول کننده در گسترش شبکه اجتماعی نسل سوم بود، اما جالب توجه آن است که شبکههای اجتماعی که انسانها از طریق تلفن همراه به آنها دسترسی پیدا کردند، توانستهاند حتی بیشتر از تلفن همراهی که حامل آن شبکهها هستند، تحول و دگرگونی ایجاد کنند.
سردرگمی در مواجه با شبکهها و رسانههای اجتماعی، بخش دیگری از سخنان ایشان بود که مهمترین اقدام موثر در کاهش شاخص توان کار در اینترنت را اعمال فیلترینگ بر این شبکه و توجیه حکومتها برای این عمل خود را سه انگیزه: حفظ امنیت ملی، ارزشهای اجتماعی و ثبات سیاسی عنوان کرد.
این استاد دانشگاه، در بخش بازار پیام و بزرگترین تکثیر و انبساط پیام، گفت: هر چهقدر دادوستد پیام سهلتر، بیمداخلهتر، وسیعتر و ارزانتر شود، تبدیل دهکده جهانی به بازار جهانی پیام ممکنتر خواهد شد و در بازار پیام با توسعه موتورهای جستوجو در اینترنت دهههای بعدی، ارتباطگیران بازار پیام نه بهعنوان توده (Mass)، بلکه بهصورت موجودات فعالی درخواهند آمد که «دروازهبانی پیام» را بهدست خواهند گرفت.
ایشان، در سرگردانی سنت، تجدد و مدرنیته و زندگی پیش رو در بازار پیام، جامعه سنتی را جامعهای با معرفتهای تجربی، ذهنی، گذشتهمحور و بیتوجه به آزادیهای فردی، جامعه مدرن را جامعهای مرتبط با معرفتهای حاصل از دانش، تخصص، خرد، نقد مستمر خود بر بستر آزادی فردی و تکیه بر تکنولوژی و جامعه متجدد را جامعهای که کماکان در زیربنای سنتی باقیمانده است، اما خود را با روبنایی مشابه جوامع مدرن بزک میکند، معرفی کرد و در ادامه، جامعه در حال گذر از سنت به مدرنیته را جامعهای پویا معرفی کرد که در مسیر جایگزینی تدریجی و اولویتبندی اجزاء زیربنا و بهتبع آن روبنا، از سنتی به مدرنیته را دارد.
دکتر محسنیانراد، جامعه درگیر با ملقمه سنت، تجدد و مدرنیته را جامعهای ایستا، چندپاره و همچون مجمعالجزایری از سنت، تجدد و مدرنیته که فاقد پویایی است به تصویر کشید که درگیر تحرکات زلزلهگونه مستمر ناشی از جدل میان سنتیها، متجددها و مدرنیتهها است که ایران معاصر ملقمهای بینظیر و منجمد از سنت، تجدد و مدرنیته است.
استاد محسنیانراد در این نشست مباحث اصلی مانند: تاخیری 232 ساله در مواجه ایرانیان با روزنامه و پیامدهای آن، خصلت رسانههای ایرانی، پیامد ماندگاری این خصلتها، شبکهها و رسانههای اجتماعی، پدیدهای برای خروج از بند خصلتها و پیشبینی آینده را بیان کرد.
ایشان از دستکاری در واقعیت بهجای انعکاس واقعیت را یکی دیگر از خصلتهای رسانه ایرانی نام برد و نمونههایی از این خصلت را نیز بیان کرد و در ادامه پیامد آنرا چنین دانست که نتیجه رابطه انسان ایرانی با مطبوعات کشورش منتهی به آن شده است که اکنون برای هر 1000 نفر، فقط 12 نسخه روزنامه منتشر میشود.
در ادامه، ایشان، شبکهها و رسانههای اجتماعی را پدیدهای برای خروج از بند تکصدایی و انحصار دانست و با اشاره به تاریخچه آن، شبکههای دیجیتال را بهعنوان زیرساخت رسانههای اجتماعی بیان و اظهار کرد: ابزارهایی که سبب شکلگیری نسل سوم شبکههای اجتماعی، یعنی شبکههای اجتماعی دیجیتال شد، همان مختصات ابزارهای نسل دوم، یعنی تمبر، پست، تلگراف و تلفن را داشت، اما بهقول شپارد، دیگر آنگونه کند و پرزحمت نبود.
دکتر محسنیانراد، افزود: علاوه بر آن، نسل سوم شبکههای اجتماعی بهکمک رشد فناوریهای ارتباطی توانست بهتدریج کارکرد رسانهای نیز بیابد و به این ترتیب اصطلاح «رسانههای اجتماعی» وارد ادبیات رسانهشناسی شد. ضمن آنکه مانند بسیاری از رسانهها، به یکی از بخشهای اصلی سبک زندگی انسان معاصر تبدیل شد.
ایشان در ادامه، بیان کرد: در این میان، تلفنهمراه بهویژه نوع هوشمند آن، یک فناوری متحول کننده در گسترش شبکه اجتماعی نسل سوم بود، اما جالب توجه آن است که شبکههای اجتماعی که انسانها از طریق تلفن همراه به آنها دسترسی پیدا کردند، توانستهاند حتی بیشتر از تلفن همراهی که حامل آن شبکهها هستند، تحول و دگرگونی ایجاد کنند.
سردرگمی در مواجه با شبکهها و رسانههای اجتماعی، بخش دیگری از سخنان ایشان بود که مهمترین اقدام موثر در کاهش شاخص توان کار در اینترنت را اعمال فیلترینگ بر این شبکه و توجیه حکومتها برای این عمل خود را سه انگیزه: حفظ امنیت ملی، ارزشهای اجتماعی و ثبات سیاسی عنوان کرد.
این استاد دانشگاه، در بخش بازار پیام و بزرگترین تکثیر و انبساط پیام، گفت: هر چهقدر دادوستد پیام سهلتر، بیمداخلهتر، وسیعتر و ارزانتر شود، تبدیل دهکده جهانی به بازار جهانی پیام ممکنتر خواهد شد و در بازار پیام با توسعه موتورهای جستوجو در اینترنت دهههای بعدی، ارتباطگیران بازار پیام نه بهعنوان توده (Mass)، بلکه بهصورت موجودات فعالی درخواهند آمد که «دروازهبانی پیام» را بهدست خواهند گرفت.
ایشان، در سرگردانی سنت، تجدد و مدرنیته و زندگی پیش رو در بازار پیام، جامعه سنتی را جامعهای با معرفتهای تجربی، ذهنی، گذشتهمحور و بیتوجه به آزادیهای فردی، جامعه مدرن را جامعهای مرتبط با معرفتهای حاصل از دانش، تخصص، خرد، نقد مستمر خود بر بستر آزادی فردی و تکیه بر تکنولوژی و جامعه متجدد را جامعهای که کماکان در زیربنای سنتی باقیمانده است، اما خود را با روبنایی مشابه جوامع مدرن بزک میکند، معرفی کرد و در ادامه، جامعه در حال گذر از سنت به مدرنیته را جامعهای پویا معرفی کرد که در مسیر جایگزینی تدریجی و اولویتبندی اجزاء زیربنا و بهتبع آن روبنا، از سنتی به مدرنیته را دارد.
دکتر محسنیانراد، جامعه درگیر با ملقمه سنت، تجدد و مدرنیته را جامعهای ایستا، چندپاره و همچون مجمعالجزایری از سنت، تجدد و مدرنیته که فاقد پویایی است به تصویر کشید که درگیر تحرکات زلزلهگونه مستمر ناشی از جدل میان سنتیها، متجددها و مدرنیتهها است که ایران معاصر ملقمهای بینظیر و منجمد از سنت، تجدد و مدرنیته است.
همه توضیحات ...