خدایی که انیشتین به آن باور داشت Spinoza God
خدای اسپینوزا کیست؟
برای تماشای ویدیوهایی متفاوت درباره فلسفه، دین و مسائل مربوط به آفرینش، حتما با استفاده از این لینک به کانال غار سابسکرایب کنید: @caveyoutubechannel
میترا عجیب ترین خدای باستان Mitra: میترا عجیب ترین خدای باستان Mitra
ما همه درون خدا زندگی می کنیم: ما همه درون خدا زندگی می کنیم
خدایا شکرت یعنی چه؟: خدایا شکرت یعنی چه؟
آیا خداوند ما را عذاب میکند؟: آیا خداوند ما را عذاب میکند؟
بهترین راه شناخت حقیقت چیه؟: بهترین راه شناخت حقیقت چیه؟
خدا کیست؟ | Who is the God? : خدا کیست؟ | Who is the God?
در این ویدیو سعی می کنیم پاسخگوی این سوالات باشیم:
خدای اسپینوزا کیست؟
خدای اسپینوزا که بود؟
اینشتین به چه خدایی معتقد بود؟
خدای اینشتین که بود؟
آیا اینشتین به خدا اعتقاد داشت؟
خدا کیست؟
آیا خدا وجود دارد؟
منظور اینشتین از خدای اسپینوزا چه کسی بود؟
خدای اسپینوزا چه مشخصاتی دارد؟
نقل شده وقتی که آلبرت انیشتین در دانشگاه های آمریکا مشغول تدریس و سخنرانی بود، سوال تکراری دانشجوها از او این بود :
آیا به خدا اعتقاد داری؟
و او همیشه یک پاسخ ثابت داشت : من به خدای اسپینوزا باور دارم.
اما خدای اسپینوزا کیست؟ چه خصوصیاتی دارد و چرا انیشتین که یک دانشمند و فیزیکدان مشهور است، به او باور داشت؟
شاید سوال مشترک تمام انسان ها از کودکی این باشد که خدا چیست؟ چرا اینگونه است و او هم اکنون کجاست؟
باروخ اسپینوزا فیلسوف هلندی که سعی کرد در فضای خرافات زده ی قرن هفدهم، به تمام این سوالات با رویکردی جدید پاسخ دهد.
برخلاف عقیده ی رهبران مذهبی آن زمان که در نهایت او را تکفیر کرده و باعث فرارش از کشور شدند، اسپینوزا قصد جنگ با خدا را نداشت، بلکه میخواست که مذهب را بازآفرینی کرده و از خرافات پاک کند.
او در تلاش بود که با تعریف خودش از خداوند، ایده ای جدید را به جهانیان ببخشد، خداوندی که با تعاریف سنتی رهبران مذهبی هماهنگ نبود، اما از دیدگاه افراد کنجکاو، ساختار شکن و حتی افراد برجسته ی علمی مانند آلبرت انیشتین، خدایی زیبا بود.
اما داستان زندگی او چیست و چه تعریف جدیدی از خداوند ارائه داد؟ باروخ در عبری به معنای برکت یافته است. او در خانواده ای یهودی در آمستردام و در میان تربیتی مذهبی و سنتی پرورش یافت.
در دوران کودکی به مدرسه ی یهودی ها میرفت و علاوه بر کسب علم، دروس مذهبی را آموزش میدید. به همراه خانواده اش همه ی آیین ها را رعایت میکرد و ایام یهودی را محترم میشمرد. ولی به تدریج از آیین آبا و اجدادی اش فاصله گرفت. او با احتیاطی مثال زدنی نوشته است : هرچند در کودکی با عقاید مورد قبول تورات آموزش دیده بودم، نهایتاً احساس کردم که ناچارم دیدگاه های دیگری را بپذیرم.
اما منظور اوچه بود؟ افکار اسپینوزا به طور کامل در اثر بزرگش، کتاب اخلاق آمده است. در آن کتاب او مستقیماً اصول مذهبی یهود و دیدگاه های سنتی در مورد خداوند را به چالش میکشد و میگوید : خدا شخصی خارج از طبیعت نیست، کسی مانند یک پادشاه بزرگ، وجود ندارد که دعای ما را بشنود یا معجزه کند یا تنبیهمان کند.
خدا نجار نیست، معمار نیست، اواز کسی انتظاری ندارد، قضاوت نمیکند و به آدم های نیک پاداشی نمیدهد. تجسم خدا به عنوان یک شخص، تصویرسازی ذهنی است و خرافات دین یهود است.
جالب است که با همه ی اینها اسپینوزا خودش را آتئیست و بی خدا معرفی نکرد. بلکه او همیشه اصرار داشت که مدافع پر و پا قرص خداست. خدا در کتاب اخلاق اسپینوزا نقش مرکزی دارد، ولی این آن خدایی نیست که پاتوقش صفحات کتاب مقدس و عهد عتیق باشد.
خدای اسپینوزا اساساً فاقد شخصیت است و با چیزی که به آن طبیعت یا روح جهان میگوییم فرقی ندارد. خدا گیتی و قوانین آن است. خدا منطق، ریاضیات و حقیقت است. خدا نیروی هستی بخش هر چیزی است که وجود دارد یا میتواند وجود داشته باشد. او محدود به زمان و مکان نیست و نمیتواند شخصیت بپذیرد.
اسپینوزا میگوید : هرچه که هست و هرچه که وجود دارد، در خداست. چیزی نمیتواند بدون خدا وجود داشته باشد یا حتی تصور شود.
او معتقد است که ما باید طرز کار جهان را پیدا کنیم، چرا که شناخت خداوند دقیقاً معادل با شناخت طرز کار طبیعت و این جهان است.
او حتی دعا کردن را عملی منظقی و درست نمیدانست. چرا که معتقد بود ما نباید از خداوند به عنوان نیروی کل، درخواست کنیم که به خاطر ما قوانین جهان را تغییر دهد. اسپینوزا تحت تاثیر فیلسوفان کلاسیک یونان، معتقد بود که خرد در این نیست که به شرایط اعتراض کنی، بلکه در این است که تلاش کنی طرز کار جهان را درک کنی و با آرامش به آنچه که ضروری است سر فرود آوری.
به طور سنتی، شناخت خدا به معنی مطالعه ی تورات و متون مقدس سنتی است. اما اسپینوزا نظر دیگری را مطرح میکند؛ بهترین راه شناخت خدا درک این است که طرز کار دنیا چیست. یعنی دانش، روانشناسی، فلسفه و علوم طبیعی به شناخت خدا منتهی میشود.
او میگوید ما نباید به انتظار لطف خداوند بنشینیم، بلکه بهتر است که دست به تلاش بزنیم که اراده ی خداوند را از طریق شناخت طبیعت و جهان بشناسیم.
اسپینوزا دو دیدگاه اساسی درباره ی زندگی مطرح میکند. در دیدگاه اول میتوان خودخواهانه و از نقطه نظر محدود شخصی، به جهان نگاه کرد و همه چیز را با توجه به خود، تعریف کرد.
#cave #غار #کانال_غار #cave_channel #god #خدا #خدای_اسپینوزا #spinoza_god
افلاطون میگفت که همه ی ما داخل یک غار نشستیم، در حالی که ما رو رو به دیوار غار زنجیر کردن، نور از پشت به ما و چیزهای مختلفی که داخل غار هستن، برخورد میکنه و ما فقط سایه های اون رو روی دیوار غار میبینیم
ما سایه هایی از حقیقت رو میبینیم، در حالی که حقیقت بیرون غاره
ما دنبال اینیم از غار خارج بشیم، اگه شما هم همین هدف رو دارین یا دلتون میخواد بدونید بیرون غار چه خبره، کانال غار رو سابسکرایب کنید و زنگوله رو فشار بدید
برای تماشای ویدیوهایی متفاوت درباره فلسفه، دین و مسائل مربوط به آفرینش، حتما با استفاده از این لینک به کانال غار سابسکرایب کنید: @caveyoutubechannel
میترا عجیب ترین خدای باستان Mitra: میترا عجیب ترین خدای باستان Mitra
ما همه درون خدا زندگی می کنیم: ما همه درون خدا زندگی می کنیم
خدایا شکرت یعنی چه؟: خدایا شکرت یعنی چه؟
آیا خداوند ما را عذاب میکند؟: آیا خداوند ما را عذاب میکند؟
بهترین راه شناخت حقیقت چیه؟: بهترین راه شناخت حقیقت چیه؟
خدا کیست؟ | Who is the God? : خدا کیست؟ | Who is the God?
در این ویدیو سعی می کنیم پاسخگوی این سوالات باشیم:
خدای اسپینوزا کیست؟
خدای اسپینوزا که بود؟
اینشتین به چه خدایی معتقد بود؟
خدای اینشتین که بود؟
آیا اینشتین به خدا اعتقاد داشت؟
خدا کیست؟
آیا خدا وجود دارد؟
منظور اینشتین از خدای اسپینوزا چه کسی بود؟
خدای اسپینوزا چه مشخصاتی دارد؟
نقل شده وقتی که آلبرت انیشتین در دانشگاه های آمریکا مشغول تدریس و سخنرانی بود، سوال تکراری دانشجوها از او این بود :
آیا به خدا اعتقاد داری؟
و او همیشه یک پاسخ ثابت داشت : من به خدای اسپینوزا باور دارم.
اما خدای اسپینوزا کیست؟ چه خصوصیاتی دارد و چرا انیشتین که یک دانشمند و فیزیکدان مشهور است، به او باور داشت؟
شاید سوال مشترک تمام انسان ها از کودکی این باشد که خدا چیست؟ چرا اینگونه است و او هم اکنون کجاست؟
باروخ اسپینوزا فیلسوف هلندی که سعی کرد در فضای خرافات زده ی قرن هفدهم، به تمام این سوالات با رویکردی جدید پاسخ دهد.
برخلاف عقیده ی رهبران مذهبی آن زمان که در نهایت او را تکفیر کرده و باعث فرارش از کشور شدند، اسپینوزا قصد جنگ با خدا را نداشت، بلکه میخواست که مذهب را بازآفرینی کرده و از خرافات پاک کند.
او در تلاش بود که با تعریف خودش از خداوند، ایده ای جدید را به جهانیان ببخشد، خداوندی که با تعاریف سنتی رهبران مذهبی هماهنگ نبود، اما از دیدگاه افراد کنجکاو، ساختار شکن و حتی افراد برجسته ی علمی مانند آلبرت انیشتین، خدایی زیبا بود.
اما داستان زندگی او چیست و چه تعریف جدیدی از خداوند ارائه داد؟ باروخ در عبری به معنای برکت یافته است. او در خانواده ای یهودی در آمستردام و در میان تربیتی مذهبی و سنتی پرورش یافت.
در دوران کودکی به مدرسه ی یهودی ها میرفت و علاوه بر کسب علم، دروس مذهبی را آموزش میدید. به همراه خانواده اش همه ی آیین ها را رعایت میکرد و ایام یهودی را محترم میشمرد. ولی به تدریج از آیین آبا و اجدادی اش فاصله گرفت. او با احتیاطی مثال زدنی نوشته است : هرچند در کودکی با عقاید مورد قبول تورات آموزش دیده بودم، نهایتاً احساس کردم که ناچارم دیدگاه های دیگری را بپذیرم.
اما منظور اوچه بود؟ افکار اسپینوزا به طور کامل در اثر بزرگش، کتاب اخلاق آمده است. در آن کتاب او مستقیماً اصول مذهبی یهود و دیدگاه های سنتی در مورد خداوند را به چالش میکشد و میگوید : خدا شخصی خارج از طبیعت نیست، کسی مانند یک پادشاه بزرگ، وجود ندارد که دعای ما را بشنود یا معجزه کند یا تنبیهمان کند.
خدا نجار نیست، معمار نیست، اواز کسی انتظاری ندارد، قضاوت نمیکند و به آدم های نیک پاداشی نمیدهد. تجسم خدا به عنوان یک شخص، تصویرسازی ذهنی است و خرافات دین یهود است.
جالب است که با همه ی اینها اسپینوزا خودش را آتئیست و بی خدا معرفی نکرد. بلکه او همیشه اصرار داشت که مدافع پر و پا قرص خداست. خدا در کتاب اخلاق اسپینوزا نقش مرکزی دارد، ولی این آن خدایی نیست که پاتوقش صفحات کتاب مقدس و عهد عتیق باشد.
خدای اسپینوزا اساساً فاقد شخصیت است و با چیزی که به آن طبیعت یا روح جهان میگوییم فرقی ندارد. خدا گیتی و قوانین آن است. خدا منطق، ریاضیات و حقیقت است. خدا نیروی هستی بخش هر چیزی است که وجود دارد یا میتواند وجود داشته باشد. او محدود به زمان و مکان نیست و نمیتواند شخصیت بپذیرد.
اسپینوزا میگوید : هرچه که هست و هرچه که وجود دارد، در خداست. چیزی نمیتواند بدون خدا وجود داشته باشد یا حتی تصور شود.
او معتقد است که ما باید طرز کار جهان را پیدا کنیم، چرا که شناخت خداوند دقیقاً معادل با شناخت طرز کار طبیعت و این جهان است.
او حتی دعا کردن را عملی منظقی و درست نمیدانست. چرا که معتقد بود ما نباید از خداوند به عنوان نیروی کل، درخواست کنیم که به خاطر ما قوانین جهان را تغییر دهد. اسپینوزا تحت تاثیر فیلسوفان کلاسیک یونان، معتقد بود که خرد در این نیست که به شرایط اعتراض کنی، بلکه در این است که تلاش کنی طرز کار جهان را درک کنی و با آرامش به آنچه که ضروری است سر فرود آوری.
به طور سنتی، شناخت خدا به معنی مطالعه ی تورات و متون مقدس سنتی است. اما اسپینوزا نظر دیگری را مطرح میکند؛ بهترین راه شناخت خدا درک این است که طرز کار دنیا چیست. یعنی دانش، روانشناسی، فلسفه و علوم طبیعی به شناخت خدا منتهی میشود.
او میگوید ما نباید به انتظار لطف خداوند بنشینیم، بلکه بهتر است که دست به تلاش بزنیم که اراده ی خداوند را از طریق شناخت طبیعت و جهان بشناسیم.
اسپینوزا دو دیدگاه اساسی درباره ی زندگی مطرح میکند. در دیدگاه اول میتوان خودخواهانه و از نقطه نظر محدود شخصی، به جهان نگاه کرد و همه چیز را با توجه به خود، تعریف کرد.
#cave #غار #کانال_غار #cave_channel #god #خدا #خدای_اسپینوزا #spinoza_god
افلاطون میگفت که همه ی ما داخل یک غار نشستیم، در حالی که ما رو رو به دیوار غار زنجیر کردن، نور از پشت به ما و چیزهای مختلفی که داخل غار هستن، برخورد میکنه و ما فقط سایه های اون رو روی دیوار غار میبینیم
ما سایه هایی از حقیقت رو میبینیم، در حالی که حقیقت بیرون غاره
ما دنبال اینیم از غار خارج بشیم، اگه شما هم همین هدف رو دارین یا دلتون میخواد بدونید بیرون غار چه خبره، کانال غار رو سابسکرایب کنید و زنگوله رو فشار بدید
همه توضیحات ...