پایان کار حکومت خودمختار فرقه دموکرات بر آذربایجان موجب شد تا بر محبوبیت شاه افزوده شود
شاه وقتی شاه شد، فقط بیست و یک سال سن داشت و جوانی بود تحصیلکرده، آلامد و شیکپوش و البته مسلط به زبان فرانسه. او در آغاز سلطنتش هم محبوب بود و هم مایه دلگرمی و امید برای تغییر آینده کشور. پایان کار حکومت خودمختار فرقه دموکرات بر آذربایجان هم موجب شد تا بر محبوبیت شاه افزوده شود. در این مقطع تلاش همسایه قدرتمند شمالی – اتحاد جماهیر شوروی – برای جدا کردن استان آذربایحان از ایران بینتیجه ماند و شاه نیز خیلی زود به این استان کشور سفر کرد. شاه در این ماجرا دقیقاً همان نقشی را بازی کرد که در قانون اساسی مشروطه بر عهدهاش گذاشته شده است. هوشنگ نهاوندی که اخیراً کتاب محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه را منتشر کرده، معتقد است شاه در این دوره، «مظهر وحدت ملی» در ایران بود. به گفته آقای نهاوندی، محمدرضا شاه در این دوره مخالف جدی نداشت، «چرا که مسئولیت بر عهده دولتها بود».
در روز ۱۵ آذرماه، ۶ دسامبر محمدرضاشاه شخصاً به شهر آزادشدهی زنجان آمد و در آنجا مستقر شد.
فرماندهی مجموع نیروهای طبیعتاً با سرلشکر رزمآرا بود و فرماندهی ستون اعزامی از زنجان به سوی تبریز با سرهنگ هاشمی (داماد باقرخان سالار ملی) که بعداً به درجهی سرتیپی ارتقا یافت. اما حضور شاه در خط اول جبهه و پرواز او بر فراز نیروهای نظامی با هواپیمای کوچکی که خود هدایت میکرد و سرلشکر رزمآرا در کنارش بود، در میان مردم و ارتشیان شور و خروشی به پا کرد. محمدرضاشاه از خود دلیری و بیباکی نشان میداد. هر دو دقیقاً به وظیفهای که در برابر مردم ایران و تاریخ کشور خود داشتند با شرافت و شجاعت عمل میکردند.
سه رویداد و سه دولتمرد (نگاهی نو به یک دهه از تاریخ معاصر ایران)، هوشنگ نهاوندی، لسآنجلس، شرکت کتاب، ۱۳۸۸، ص ۱۷۳ و ۱۷۴
نیروی ارتش از قافلانکوه گذشت و به سوی تبریز پیش میآمد. مردم میهنپرور تبریز هم که از بیگانهپرستان و اوضاع به تنگ آمده بودند، به پا خاستند.
ما و بیگانگان: خاطرات سیاسی دکتر نصرتالله جهانشاهلو افشار، به کوشش نادر پیمایی، انتشارات سمرقند، ۱۳۸۸، ص ۱۸۴
#تاریخ_مشروطه
#پهلوی
#محمدرضاشاه
#جنگ_جهانی_دوم
#اشغال_ایران
#اتحاد_جماهیر_شوروی
#حزب_توده
در روز ۱۵ آذرماه، ۶ دسامبر محمدرضاشاه شخصاً به شهر آزادشدهی زنجان آمد و در آنجا مستقر شد.
فرماندهی مجموع نیروهای طبیعتاً با سرلشکر رزمآرا بود و فرماندهی ستون اعزامی از زنجان به سوی تبریز با سرهنگ هاشمی (داماد باقرخان سالار ملی) که بعداً به درجهی سرتیپی ارتقا یافت. اما حضور شاه در خط اول جبهه و پرواز او بر فراز نیروهای نظامی با هواپیمای کوچکی که خود هدایت میکرد و سرلشکر رزمآرا در کنارش بود، در میان مردم و ارتشیان شور و خروشی به پا کرد. محمدرضاشاه از خود دلیری و بیباکی نشان میداد. هر دو دقیقاً به وظیفهای که در برابر مردم ایران و تاریخ کشور خود داشتند با شرافت و شجاعت عمل میکردند.
سه رویداد و سه دولتمرد (نگاهی نو به یک دهه از تاریخ معاصر ایران)، هوشنگ نهاوندی، لسآنجلس، شرکت کتاب، ۱۳۸۸، ص ۱۷۳ و ۱۷۴
نیروی ارتش از قافلانکوه گذشت و به سوی تبریز پیش میآمد. مردم میهنپرور تبریز هم که از بیگانهپرستان و اوضاع به تنگ آمده بودند، به پا خاستند.
ما و بیگانگان: خاطرات سیاسی دکتر نصرتالله جهانشاهلو افشار، به کوشش نادر پیمایی، انتشارات سمرقند، ۱۳۸۸، ص ۱۸۴
#تاریخ_مشروطه
#پهلوی
#محمدرضاشاه
#جنگ_جهانی_دوم
#اشغال_ایران
#اتحاد_جماهیر_شوروی
#حزب_توده
همه توضیحات ...