معرفت - شرح غزل "سال‌ها دل طلب جام جم از ما می کرد" - 1/7

26,581 بازدید
بیشتر
baharaan
baharaan
شرح غزل حافظ با مطلع "سال‌ها دل طلب جام جم از ما می کرد / وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد" توسط دکتر غلامحسین ابراهیمی دینان ...
شرح غزل حافظ با مطلع "سال‌ها دل طلب جام جم از ما می کرد / وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد" توسط دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

اجرا: دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی
خواننده: ایرج بسطامی

Salha del talabe jamejam az ma mikard / vanche khod dasht ze bigane tamanna mikard

Dr. Gholam Hossein Ebrahimi Dinani
Dr. Ismail Mansouri Larijani
Iraj Bastami

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تایید نظر حل معما می‌کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد


شعر خوانده‌شده توسط ایرج بسطامی:

امشب به بیداری نشسته ، چشمان خواب آلود من
این چشم خواب آلوده امشب ، دارد ز بیداری سخن
نقش رخ زیبای تو، بینم ز پیدا و نهان
در این دل و در پرده‌ی، ابر سپید آسمان

رقص نگاهم، دارد تماشا، در ساحل دریای شب
در ساحل دریای شب
ای موج شادی! من تو را، جویم در این دنیای شب

نالد ز مهرت عاشقانه، جور زمان سازد بهانه
از آتش عشق تو نالد، وز شوق تو خواند ترانه
این شعله‌ی غم، این عشق سرکش
سوزد ز بند ِ، جانم در آتش
کز دیده‌ی بد، دورت بدارد
عاشق در این ره، جان می سپارد

نقشت نشسته، در دیده‌ی بی‌خواب من
بر موج مویت، رقصد دل بی‌تاب من

نقش رخ زیبای تو، بینم ز پیدا و نهان
در این دل و در پرده‌ی، ابر سپید آسمان

همه توضیحات ...