Dar Entezare Aftab - Episode 04 - سریال در انتظار آفتاب- قسمت 4- ورژن 90دقیقه ای- دوبله فارسی
سریال در انتظار آفتاب- قسمت 4- ورژن 90دقیقه ای
جهان بعد از دیدن دمت به گذشته فکر می کند. کرم و زینب بعد از تصادف با ماشین سعی دارند از جنگل رد شده خود را به جاده برسانند. آنها نجات پیدا می کنند و به خانه ی کرم می روند تا لباس هایشان را عوض کنند. دمت متوجه می شود کیف پولش را گم کرده است. او به محل کارش رفته، سراغ کیفش را می گیرد. او بعد از تماس با تولین متوجه می شود کیف پولش در خانه ی وی جا مانده است. جهان کیف پول را به خانه ی مد می برد تا به دست صاحبش برساند. او وقتی متوجه می شود صاحب کیف دمت است سریعا خانه ی مد را ترک می کند. کرم و زینب با ماشین کرم به کالج می روند. همه از دیدن این صحنه متعجب می شوند. سرحات جلوی زینب را می گیرد و از او راجع به دوستی اش با کرم می پرسد. زینب بعد از صحبت با سرحات متوجه می شود او ترمز ماشین کرم را دستکاری کرده است. ملیس از این که زینب همراه با کرم به مدرسه آمده، خشمگین و نگران است. باران زینب را دلداری می دهد و از او می خواهد مواظب کرم و دوستانش باشد. باران دختر سریدار کالج است. ولی خجالت می کشد این حقیقت را بازگو کند. دمت به کالج می رود تا ژاله را ببیند. ژاله دست پاچه می شود و دوست ندارد جهان با دمت رو به رو شود. کرم برای زینب گوشی تلفن می خرد و به دستش می رساند. جهان به دفتر ژاله می رود. ولی موفق نمی شود وارد دفتر شود. ژاله به سرعت جهان را از آنجا دور می کند و .....
خلاصه داستان سریال ترکی در انتظار آفتاب
در انتظار آفتاب با رازهای پنهان، عشق های نافرجام، فریب ها و ناامیدی ها قصه ی مادر و دختری به نام های دمت و زینب است که در بورسا زندگی متوسطی دارند. دمت خیاط است و این اواخر شرایط کاری اش زیاد مناسب نیست. او تمام پس اندازش را از دست داده و شرایط خوبی ندارد. ژاله دوست دوران کودکی دمت دست یاری به سوی آنها دراز می کند. او مدیر دبیرستان خصوصی سایر، یکی از معتبرترین کالج های استانبول است. به خاطر شرایط تحصیلی، آینده ی زینب و ایجاد شروعی دوباره، مادر و دختر، با وجود مخالفت های زینب، به استانبول نقل مکان می کنند. در واقع، ژاله برنامه های زيادي دارد و رازی را پنهان می کند که زندگی هر دوی آنها را تغییر می دهد. در داستانی که بر محور عشق بین جوانان پیش می رود، بزرگترها با رازهای گذشته خود روبرو می شوند و زندگی همه زیر و رو می شود. زینب، دختر جوان بسیار لجباز و یک دنده ای است که در اولین روز مدرسه با کرم، پسر صاحب مدرسه، درگیر می شود. کرم پسر شروری است که از نام خانوادگی و موقعیت اجتماعی خانواده اش استفاده کرده و قدرت خود را به رخ هم سن و سال هایش می کشد. تنها کسی که در این شرایط دست یاری به سوی زینب دراز می‌کند، پسر خوب و باادبی به اسم باریش است که مانند یک برادر با کرم بزرگ شده و .....
برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : Instagram: otvfarsi
Telegram : https://t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : https://www.https://www.facebook.com/...
@Turkishserial @dar entezare aftab@gunesi beklerken @Kerem Bürsin@Kerem sayer@
Hande Dogandemir@Zeynep yilmaz guzel@Yagmur Tanrisevsin@Melis guzel@Ismail Ege Sasmaz@Baris erdogan@Emre Kinay@Cihan guzel@Gökçe Yanardag@Tülin@Ebru Aykaç@Demet yilmaz@Hasan Sahinturk@Ahmet sayer@Simay Küçük@Sevim sayer@Ece Dizdar@Melda
جهان بعد از دیدن دمت به گذشته فکر می کند. کرم و زینب بعد از تصادف با ماشین سعی دارند از جنگل رد شده خود را به جاده برسانند. آنها نجات پیدا می کنند و به خانه ی کرم می روند تا لباس هایشان را عوض کنند. دمت متوجه می شود کیف پولش را گم کرده است. او به محل کارش رفته، سراغ کیفش را می گیرد. او بعد از تماس با تولین متوجه می شود کیف پولش در خانه ی وی جا مانده است. جهان کیف پول را به خانه ی مد می برد تا به دست صاحبش برساند. او وقتی متوجه می شود صاحب کیف دمت است سریعا خانه ی مد را ترک می کند. کرم و زینب با ماشین کرم به کالج می روند. همه از دیدن این صحنه متعجب می شوند. سرحات جلوی زینب را می گیرد و از او راجع به دوستی اش با کرم می پرسد. زینب بعد از صحبت با سرحات متوجه می شود او ترمز ماشین کرم را دستکاری کرده است. ملیس از این که زینب همراه با کرم به مدرسه آمده، خشمگین و نگران است. باران زینب را دلداری می دهد و از او می خواهد مواظب کرم و دوستانش باشد. باران دختر سریدار کالج است. ولی خجالت می کشد این حقیقت را بازگو کند. دمت به کالج می رود تا ژاله را ببیند. ژاله دست پاچه می شود و دوست ندارد جهان با دمت رو به رو شود. کرم برای زینب گوشی تلفن می خرد و به دستش می رساند. جهان به دفتر ژاله می رود. ولی موفق نمی شود وارد دفتر شود. ژاله به سرعت جهان را از آنجا دور می کند و .....
خلاصه داستان سریال ترکی در انتظار آفتاب
در انتظار آفتاب با رازهای پنهان، عشق های نافرجام، فریب ها و ناامیدی ها قصه ی مادر و دختری به نام های دمت و زینب است که در بورسا زندگی متوسطی دارند. دمت خیاط است و این اواخر شرایط کاری اش زیاد مناسب نیست. او تمام پس اندازش را از دست داده و شرایط خوبی ندارد. ژاله دوست دوران کودکی دمت دست یاری به سوی آنها دراز می کند. او مدیر دبیرستان خصوصی سایر، یکی از معتبرترین کالج های استانبول است. به خاطر شرایط تحصیلی، آینده ی زینب و ایجاد شروعی دوباره، مادر و دختر، با وجود مخالفت های زینب، به استانبول نقل مکان می کنند. در واقع، ژاله برنامه های زيادي دارد و رازی را پنهان می کند که زندگی هر دوی آنها را تغییر می دهد. در داستانی که بر محور عشق بین جوانان پیش می رود، بزرگترها با رازهای گذشته خود روبرو می شوند و زندگی همه زیر و رو می شود. زینب، دختر جوان بسیار لجباز و یک دنده ای است که در اولین روز مدرسه با کرم، پسر صاحب مدرسه، درگیر می شود. کرم پسر شروری است که از نام خانوادگی و موقعیت اجتماعی خانواده اش استفاده کرده و قدرت خود را به رخ هم سن و سال هایش می کشد. تنها کسی که در این شرایط دست یاری به سوی زینب دراز می‌کند، پسر خوب و باادبی به اسم باریش است که مانند یک برادر با کرم بزرگ شده و .....
برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : Instagram: otvfarsi
Telegram : https://t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : https://www.https://www.facebook.com/...
@Turkishserial @dar entezare aftab@gunesi beklerken @Kerem Bürsin@Kerem sayer@
Hande Dogandemir@Zeynep yilmaz guzel@Yagmur Tanrisevsin@Melis guzel@Ismail Ege Sasmaz@Baris erdogan@Emre Kinay@Cihan guzel@Gökçe Yanardag@Tülin@Ebru Aykaç@Demet yilmaz@Hasan Sahinturk@Ahmet sayer@Simay Küçük@Sevim sayer@Ece Dizdar@Melda
همه توضیحات ...