01 سفر به انتهای شب نویسنده لویی فردینان سلین مترجم فرهاد غبرایی حمید میرزایی آوای بوف

Ghasem gharehdaghi
Ghasem gharehdaghi
سفر به انتهای شب| نویسنده: لویی فردینان سلین | مترجم:  فرهاد غبرایی|نشر  جامی| راوی:  حمید میرزایی | تولید کتابها ...
سفر به انتهای شب| نویسنده: لویی فردینان سلین | مترجم:  فرهاد غبرایی|نشر  جامی| راوی:  حمید میرزایی | تولید کتابهای صوتی آوای بوف


نام کتاب : #سفر_به_انتهای_شب


✍️ نویسنده : #لویی_فردینان_سلین

برگردان: فرهاد غبرایی

🎤 گویش : #حمید_میرزایی

©️ انتشارات : جامی

سال انتشار : چاپ نخست 1932

🎶 نشر صوتی:  #آوای_بوف

📄تعداد صفحات : 544 صفحه

📚تعداد فایل : 45 عدد فایل صوتی + فایل PDF

🕐 زمان : 26  ساعت


موضوع : #رمان  #داستان  #ادبیات #ممنوعه


━⊰❀🦉❀⊱━
کتاب سفر به انتهای شب اولین رمان نابغه فرانسوی لویی فردینان سلین که آن را در ۳۸ سالگی نوشت و بلافاصله با انتشار کتابش تمام جامعه‌ی ادبی را انگشت به دهان کرد.
از زندگینامه نامه سلین اینطور برمی‌آید که کتاب سفر به انتهای شب یک رمان خودنگاشته است، یعنی سلین بیشتر اتفاقات رمان را به شخصه تجربه کرده است. سبکی که در کتاب های هالیوود و ساندویچ ژامبون چارلز بوکفسکی هم به چشم می خورد.
این رمان در مورد ضد قهرمان سلین، فردینان باردامو است که صداقت و رو‌راست بودن او بسیار به چشم می خورد.
فردینان مثل خیلی از ماها دچار خودسانسوری نیست که هیچ، حتی تمام مکنونات ذهنی و قلبیش را بی ترس و واهمه فریاد می زند. ترسش را، نفرتش را، بیزاریش را و تقریبا هر احساسی که داشته باشد را فریاد می زند. فردینان ترسی از ابراز وجود ندارد. آوای بوف: قهرمان داستان، برایش مهم نیست چطور دیده می شود و یا اینکه چه رفتار زشت و ناجوان مردانه ای از خود نشان می دهد، او فقط می خواهد زنده بماند.
در قسمتی از متن کتاب می خوانیم:
در مورد سرهنگ باید بگویم که ازش بدم نمی آمد. با وجود این او هم مرده بود. اول دیگر نمی دیدمش. از روی پشته پایین افتاده بود، انفجار او را به پهلو انداخته و بغل سوارکار پرت کرده بود. حالا برای همیشه بغل هم افتاده بودند، اما سوارکار دیگر سر نداشت، فقط یک سوراخ بالای گردنش بود و خون غلغل زنان از وسط سوراخ می جوشید، درست مثل مربای توی دیگ. شکم سرهنگ باز شده بود و قیافه اش بدجوری تو هم رفته بود. حتما وقتی گلوله بهش خورده بود، دردش گرفته بود .به درک! اگر با همان گلوله های اول از اینجا (میدان جنگ) رفته بود، این بلا سرش نمی آمد.

همه توضیحات ...