تحریف تاریخ در فیلم "ماجرای نیمروز" به روایت چند تن از شاهدان آن روزها
برای کسب آگاهی بیشتر درباره آغاز حملات و درگیریهای بین نظام و مجاهدین به دو کلیپ زیر که مربوط به سالهای 59 وخرداد60 است مراجعه کنید:
قسمت اول:حمله های چماقداران حزب اللهی... (کلیپ اول)
قسمت دوم: 30خرداد60 سرکوب تظاهرات مسا... (کلیپ دوم )
پیشنهاد میشود در ارتباط با این موضوع این ویدئو از توضیحات موسی خیابانی درباره حملات را مشاهده کنید:موسی خیابانی:همواره تلاش کردیم صبر و ...
عکسها و تصاویری از کشتار هواداران مجاهدین خلق توسط چماقداران حزب اللهی و پاسداران کمیته در فاز سیاسی(دوره فعالیت مسالمت آمیز مجاهدین) در جراید سالهای 58و59 تا تیر60 (نکته: هدف تنها بیان بخشی از ناگفته های تاریخ معاصر است نه دفاع از هیچ حزب و سازمانی): https://www.facebook.com/pg/mousakhia...
فیلم ماجرای نیمروز تولید سال 1395 به کارگردانی محمد حسین مهدویان با حواشی بسیاری روبه رو شد. هم با اقبال زیاد از سوی جوانانیکه آن روزها را ندیده و اطلاعات اندکی از آن روزها دارند و هم با انتقاد و اعتراض شدید افرادیکه آن روزها را دیده و لمس کرده اند و خود جزو بازیگران آن وقایع بودند.این فیلم بدلیل نوع فیلمبرداری و اصطلاحا خوش ساخت بودن و صحنه های اکشن باعث جذب جوانانی شد که اطلاعات اندک و ناقصی از آن دوران دارند. اما برای کسانیکه شاهد وقایع آن روزهای خونین پرآشوب بودند این فیلم بسیار یکسویه و بدور از انصاف است. فیلمی که پایبند به دو جناح سیاه و سفید است و ارزش تاریخی ندارد و به نوعی قصد مخدوش کردن چهره ی نسلی را دارد که جمعیت کثیری از مردم کشور مارا در خود جای داده بود.فیلم هیچ شناختی درباره ی علل به خشونت کشیده شدن مجاهدین و شخصیتهای شاخص آن به بیننده نمیدهد و از شخص موسی خیابانی فقط یک عکس روی دیوار و یک جنازه در سکانس آخر نشان میدهد. موسی خیابانی جدای از اشتباهات مهلکی که بدلیل پذیرش فاز مسلحانه و فرماندهی آن به آن دچار شد,برای بسیاری از همان نسل الگوی مقاومت و ایستادگی بود و به گواه کسانیکه او را میشناختند و حتی مخالفینش از نظر اخلاقی و شخصیتی بسیار موجه تر از رجوی بود و کسی بود که میتوانست در سالهای بعد مهار کننده ی جاه طلبیها و خطاهای نابخشودنی رجوی باشد. در اینکه خیانتهای رجوی( از سال 64 به بعد) به این سازمان و مردم ایران و حتی اعضای سازمان باعث شده ما امروز از سازمان مجاهدین فقط یک گروه تروریستی خائن در ذهن داشته باشیم نباید چشم ما را روی حقایق گذشته درباره ی این سازمان ببندد. در سالهای پیشین و قبل از اینکه خیانتی از رجوی سر بزند این سازمان محبوبترین پایگاههای مردمی در ایران را داشت و حملات و ترورها ابتدا از سوی نظام آغاز شد(بمنظور حذف گروههای سیاسی) و اعضا و هواداران آن بیش از دوسال در برابر انواع کشتار و حملات و ترورهاییکه بر علیه شان میشد سکوت کردند . با تشدید این حملات بود که متاسفانه مجاهدین که رهبرانشان بیش از سی سال سن نداشتند صبرشان لبریز شد و وارد فاز مسلحانه شدند و آن ترورها آغاز شد و در این میان نسلی از جوانانی پرپر شد که یکی از بهترین نسلهای تاریخ معاصر ما بودند...این فیلم بسیاری از وقایع را آنگونه که "خوش آید" وارونه ساخته...
وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ...نباید کینه و عداوت نسبت به شخص و یا گروهی شما را بر آن دارد تا از عدالت خارج شوید و چشم بر حقایق ببندید...
قسمت اول:حمله های چماقداران حزب اللهی... (کلیپ اول)
قسمت دوم: 30خرداد60 سرکوب تظاهرات مسا... (کلیپ دوم )
پیشنهاد میشود در ارتباط با این موضوع این ویدئو از توضیحات موسی خیابانی درباره حملات را مشاهده کنید:موسی خیابانی:همواره تلاش کردیم صبر و ...
عکسها و تصاویری از کشتار هواداران مجاهدین خلق توسط چماقداران حزب اللهی و پاسداران کمیته در فاز سیاسی(دوره فعالیت مسالمت آمیز مجاهدین) در جراید سالهای 58و59 تا تیر60 (نکته: هدف تنها بیان بخشی از ناگفته های تاریخ معاصر است نه دفاع از هیچ حزب و سازمانی): https://www.facebook.com/pg/mousakhia...
فیلم ماجرای نیمروز تولید سال 1395 به کارگردانی محمد حسین مهدویان با حواشی بسیاری روبه رو شد. هم با اقبال زیاد از سوی جوانانیکه آن روزها را ندیده و اطلاعات اندکی از آن روزها دارند و هم با انتقاد و اعتراض شدید افرادیکه آن روزها را دیده و لمس کرده اند و خود جزو بازیگران آن وقایع بودند.این فیلم بدلیل نوع فیلمبرداری و اصطلاحا خوش ساخت بودن و صحنه های اکشن باعث جذب جوانانی شد که اطلاعات اندک و ناقصی از آن دوران دارند. اما برای کسانیکه شاهد وقایع آن روزهای خونین پرآشوب بودند این فیلم بسیار یکسویه و بدور از انصاف است. فیلمی که پایبند به دو جناح سیاه و سفید است و ارزش تاریخی ندارد و به نوعی قصد مخدوش کردن چهره ی نسلی را دارد که جمعیت کثیری از مردم کشور مارا در خود جای داده بود.فیلم هیچ شناختی درباره ی علل به خشونت کشیده شدن مجاهدین و شخصیتهای شاخص آن به بیننده نمیدهد و از شخص موسی خیابانی فقط یک عکس روی دیوار و یک جنازه در سکانس آخر نشان میدهد. موسی خیابانی جدای از اشتباهات مهلکی که بدلیل پذیرش فاز مسلحانه و فرماندهی آن به آن دچار شد,برای بسیاری از همان نسل الگوی مقاومت و ایستادگی بود و به گواه کسانیکه او را میشناختند و حتی مخالفینش از نظر اخلاقی و شخصیتی بسیار موجه تر از رجوی بود و کسی بود که میتوانست در سالهای بعد مهار کننده ی جاه طلبیها و خطاهای نابخشودنی رجوی باشد. در اینکه خیانتهای رجوی( از سال 64 به بعد) به این سازمان و مردم ایران و حتی اعضای سازمان باعث شده ما امروز از سازمان مجاهدین فقط یک گروه تروریستی خائن در ذهن داشته باشیم نباید چشم ما را روی حقایق گذشته درباره ی این سازمان ببندد. در سالهای پیشین و قبل از اینکه خیانتی از رجوی سر بزند این سازمان محبوبترین پایگاههای مردمی در ایران را داشت و حملات و ترورها ابتدا از سوی نظام آغاز شد(بمنظور حذف گروههای سیاسی) و اعضا و هواداران آن بیش از دوسال در برابر انواع کشتار و حملات و ترورهاییکه بر علیه شان میشد سکوت کردند . با تشدید این حملات بود که متاسفانه مجاهدین که رهبرانشان بیش از سی سال سن نداشتند صبرشان لبریز شد و وارد فاز مسلحانه شدند و آن ترورها آغاز شد و در این میان نسلی از جوانانی پرپر شد که یکی از بهترین نسلهای تاریخ معاصر ما بودند...این فیلم بسیاری از وقایع را آنگونه که "خوش آید" وارونه ساخته...
وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ...نباید کینه و عداوت نسبت به شخص و یا گروهی شما را بر آن دارد تا از عدالت خارج شوید و چشم بر حقایق ببندید...
همه توضیحات ...