تاریخ شفاهی ۴۸ | مظفر بقائی کرمانی - از بنیان‌گذاران جبهه ملی ایران و رهبر حزب زحمتکشان | بخش ۲

Voice of Iran Youtube Channel
Voice of Iran Youtube Channel
...
#پروژه_تاریخ_شفاهی_ایران_هاروارد
#مظفر_بقائی_کرمانی
مصاحبه کننده : حبیب لاجوردی
تاریخ مصاحبه : ۴-۶-۱۹۸۶
محل مصاحبه :  نیویورک
مظفر بقائی کرمانی (زاده تیر ۱۲۹۱ در کرمان - درگذشته ۱۳۶۶ در تهران) از فعالین سیاسی ایرانی، مؤسس و رهبر حزب زحمتکشان ملت ایران و از بنیان‌گذاران جبهه ملی ایران بود.
تحصیلات
مظفر بقایی در زمان رضا شاه برای تحصیل به فرانسه اعزام شد. او در سال ۱۳۱۷ پس از قطع رابطه ایران و فرانسه نتوانست از تز دکترای خود در دانشگاه سوربن دفاع کند و به ایران بازگشت. به دستور علی اصغر حکمت شورای عالی دانشگاه تهران تز بقایی را بررسی کرد و به او مدرک دکترا فلسفه اخلاق داده شد.
فعالیت‌های سیاسی
وی پسر میرزا شهاب‌الدین کرمانی، مشروطه‌خواه، نماینده دورهٔ چهارم و پنجم مجلس شورای ملی از کرمان و از اعضای دادگستری در زمان رضا شاه بود. با تأسیس حزب دموکرات ایران در دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی به رهبری احمد قوام بقایی به این حزب پیوست و در سال ۱۳۲۶ به عنوان کاندید حزب دمکرات از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت. او سپس حزب زحمتکشان ایران را با کمک خلیل ملکی راه اندازی کرد.
بقائی از نیروهای نزدیک به بازار بود که هواداران محافظه‌کاری در بین بازاریان کرمان داشت، او یکی از تجمع‌کنندگان ۲۲ مهرماه ۱۳۲۸ بود که به همراه جمعیتی از سیاستمداران، دانشجویان و تجار بازار به رهبری مصدق وارد محوطهٔ کاخ شدند تا به نبود انتخابات آزاد اعتراض کنند. پس از این تجمع موفقیت‌آمیز حزب زحمتکشان ایران به همراه سازمان حزب ایران، حزب ملت ایران، و جامعه مجاهدین اسلام به جبهه ملی پیوستند.
در اسفند ۱۳۲۹ رزم‌آرا به قتل رسید و طرح ملی شدن نفت که بقایی یکی از امضاکنندگان آن بود، تصویب شد. بقایی خود را به عنوان یکی از چهره‌های اصلی نهضت ملی مطرح می‌کرد و به این عنوان نیز شناخته می‌شد. در این دوران بقایی با خلیل ملکی همکاری نزدیکی را آغاز کرد. آشنایی و همکاری مظفر بقایی با خلیل ملکی از حدود سال‌های ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ با وساطت جلال آل احمد و در رابطه با انتشار روزنامه شاهد آغاز شده بود. سرانجام او در اواخر اردیبهشت ۱۳۳۰ همراه با خلیل ملکی حزب زحمت‌کشان ملت ایران را تأسیس کرد. بقائی از بنیان‌گذاران جبهه ملی بود ولی از سال ۱۳۳۱ شروع به مخالفت با دکتر مصدق کرد و تا کودتای ۲۸ مرداد از سرسخت‌ترین مخالفان او بود.
اوایل سال ۱۳۳۲ عملیات دو سازمان ام‌آی۶ و سیا علیه نهضت ملی ایران شدت گرفت. در ۱ اردیبهشت ۱۳۳۲ سرتیپ افشارطوس رئیس شهربانی دولت مصدق، به دست عوامل بقایی و فضل‌الله زاهدی ربوده و کشته شد.
پس از قتل افشارطوس، فرمانداری نظامی بقائی و زاهدی را برای بازجویی احضار و حکم جلب آنان را صادر کرد، اما ابوالقاسم کاشانی رئیس مجلس و یکی از چهره‌های مذهبی معروف آن زمان، شخصاً به مجلس آمده و به طرفداری از زاهدی و بقائی پرداخت. متهمین پرونده قتل افشارطوس با حمایت آیت الله کاشانی در مجلس متحصن شده و دستگیری و محاکمه آنان به جرم قتل میسر نگردید. کاشانی در مصاحبه‌ای دربارهٔ بقائی به صراحت گفته بود: «… نظر من این است که این نسبت‌های ناروا به آقای دکتر مظفر بقائی که سالهاست در صحت عمل و درستی و فداکاری قابل تقدیر برای مملکت و ملت ایران کم‌نظیر هستند دور از انصاف و وجدان است.»
هم چنین هواداران او در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرگرد محمود سخایی رئیس وقت شهربانی کرمان را به طرز فجیعی به قتل رساندند. بقایی ۲۰ روز پس از کودتا به کرمان رفت و از عاملین قتل سرگرد سخایی تقدیر کرد.
در کودتای ۲۸ مرداد نیروهای مظفر بقایی، اعضای حزب زحمتکشان ملت ایران نیز در کودتا نقش فعال داشتند. گفته می‌شود که پس از کودتای ۲۸ مرداد به دلیل فعالیت‌های و همراهی‌های بقائی و حزب زحمت‌کشان ملت ایران در کنار دو سازمان خدمات مخفی اطلاعاتی بریتانیا و سیا، مطبوعات، بقایی را یکی از رهبران این ماجرا علیه دولت مصدق معرفی کردند

مظفر بقایی و ولایت فقیه
مظفر بقایی در روز رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی در یک سخنرانی (در دفتر حزب زحمت‌کشان) که به عنوان وصیت‌نامه سیاسی او معروف است در رابطه با قانون اساسی مطالبی مطرح کرد که با توجه به عضویت حسن آیت (که از شاگردان او بود) در هیئت رئیسه مجلس خبرگان قانون اساسی و ارائه ۴۰ صفحه اصلاحیه برای پیش‌نویس قانون اساسی توسط حزب متبوع او از اهمیتی والا در تاریخ سیاسی ایران برخوردار است. این وصیت‌نامه که در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی نگهداری می‌شد و تنها با اجازه شخص رئیس مجلس قابل دسترسی است و گفته می‌شود که در سال ۱۳۸۵ به سرقت رفت.
زندان و مرگ مشکوک
او پس از انقلاب به اتهام توطئه علیه نظام زندانی شد و در سال ۱۳۶۶ بدرود زندگی گفت. علت مرگ او به درستی مشخص نیست. دلیل آن بیماری سفلیس اعلام شد اما به ماجرای قتل‌های مخالفان جمهوری اسلامی (قتل‌های زنجیره‌ای) نسبت داده می‌شود. جسد او در آرامگاه خانوادگی مظفر بقائی کرمانی در گورستان بهشت زهرا مدفون است.
سعیدی سیرجانی در مورد مرگ مظفر بقائی چنین گفته‌است:
   من در سفر بودم که خبر آخرین گرفتاری دکتر بقائی را شنیدم و بلافاصله به چند نفری که در اتاقم نشسته بودند گفتم «کارش تمام شد» و با قاطعیت برایشان استدلال کردم که مردی که من می‌شناسم از این هردم بیلهایی نیست که بشود گریمش کرد و پشت تلویزیون آوردش و به خوردم نخوردمش انداخت. او شاگرد مکتب سقراط است و یقین دارم مثل سقراط مرد مردانه به استقبال اجل خواهد رفت.
Mozzafar Baghai (23 July 1912 – 18 November 1987) is known best as an Iranian political figure of the 1940s and 50s. He rose to prominence during the national struggle against British control of Iran's oil industry.

Mozaffar Bagha’i-Kermani, né le 23 juillet 1912 à Kerman et mort le 17 novembre 1987 à Téhéran) est un politicien iranien et co-fondateur du Front National de l'Iran.

همه توضیحات ...