کسب درآمد میلیونی با تجارت

AradBranding.com
AradBranding.com
118 بار بازدید - 3 سال پیش - گفتیم که حفره هایی در
گفتیم که حفره هایی در ظرف وجود ما است که فرصت ها و انرژی هایی که است برای همه و در وجود همه ما است ولی این فرصت ها و انرژی ها نشت می کند و هدر می رود مثل لوله آب شهری که آب دارد ولی به علت نشتی به یه عده ای حتی نمی رسد و گاهی اوقات همان نشتی ها باعث می شود که ریشه خانه هایی خراب شود و نشست کند و حتی جاده ای نشست کند و راهی نشست کند. یعنی حتی مخرب هم می تواند باشد و هست. اولین تامین آن رنج زدایی بود کسانی که رنجش هایشان را حل نکردند خودشان را دوست ندارند چیزی در درونشان هست که انرژی آنها را می مکد و چیزی نمی ماند که از آن برای موفقیت خودت استفاده کنید.


حفره دیگری که می تواند در ما مشکل ایجاد کند ترس است. ترس به خودی خود باز هم چیز بدی نیست ترس سبب می شود که مثلا اگر من فلان چیز را بخورم مریض می شوم مثل می ترسم و نمی خورم سالم می مانم. می ترسم اگر مثلا آن جا بروم و بیوفتم دست و پایم بشکند خب نمی روم یا اگر بخواهم بروم با کمک وسایل و ابزار کمکی می روم پس ترس به خودی خود چیز بدی نیست اما ترس نفسش بازدارنده گی است اگر من ترس هایم زیاد باشد همواره در حال ترمز هستم در حالی که وجودم می خواهد من را جلو ببرد از آن طرف یک ترمزی جلوی من را گرفته است این یعنی این که حداکثر استهلاک مثل کامپیوتری که هنگ کرده باشد.


ممکن است کسی نشسته و آرام نه به خاطر این که ترس دارد، نه چون تصمیم گرفته است که بشود ولی کسی که مردد است می ترسد و انرژی را حرام می کنید. و از آن طرف ترس است و نمی گذارد انرژی مصرف می شود و ترس نمی گذارد و بنابراین هیچ اتفاقی نمی افتد این داستان غم انگیز را اکثر نوع بشر دارد یعنی این داستان غم انگیز اکثر ما نوع بشر است. ترس ها متعدد هستند حتی ناپلئون هیل در کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید در فصل جداگانه ای به عنوان شش شبه ترس به آن ها پرداخته است پس خیلی موضوع مهمی است اما دو تا از ترس ها است که در روان ما است ما راجع به ترس های فیزیکی صحبت نمی کنیم ترس هایی که واقعا وجود دارند فقط دو درصد هستند یعنی شما واقعا نمی توانید جلوی آن ها را بگیرید آنقدر این موضوع  اهمیت دارد که ما یک ضرب المثل قدیمی داریم که می گوید ترس برادر مرگ است.




پس دو درصد این ها اتفاقی است و ما نمی توانیم جلوی آن ها را بگیریم و ممکن است همین الان که اینجا هستم سقف روی سر من بریزد ولی اولش قبل از این که خانه ای بخرم یا جایی بروم قبلش یک چکی می کنم قبل از خرید آن از سلامتش و مطمئن بودنش مطمئن می شوم ولی امکان دارد هر اتفاقی بیوفتد مثلا هواپیما به سقف بخورد یا شهاب سنگ به سقف بخورد. پس دو درصد ترس ها را نمی توانیم جلوی آن ها را بگیریم پس ممکن است من هم نتوانم جلوی آن را بگیرم غصه آن را هم نمی خورم یک چیزی حدود 12 و 13 درصد از ترس ها قابل پیش بینی هستند می خواهم بروم آن طرف خیابان یا بروم کوه یا می خواهم سوار اتومبیل خودم بشوم لاستیک را نگاه می کنم آب و روغن و ترمزش را چک می کنم خیلی هم خوب یعنی مواظب ماشین و خودم هستم نه برای خودم آسیبی ایجاد می کنم و نه برای دیگران می خواهم یک حرفی را بزنم.


ولی می ترسم آن ناراحت بشود و کارم به مشکل بخورد اشکالی ندارد راجع به آن فکر می کنم در قالب بهتری می گویم یک تحقیقی می کنم بعد به او می گویم نرمش می کنم این خوب است این ما را به تدبیر وا می دارد پس حدود 12 و 13 درصد ترس های ما این چنینی هستند و حدود دو درصد از آنها غیر قابل پیش گیری هستند یعنی قابل پیش گیری نیستند و ممکن است رخ بدهند و برای هر کسی رخ می دهند. اینجا 85 درصد ترس هایی که در ما است توهم ذهنی ما است اگر من این را بگویم ممکن است آنجا کسی خوشش نیاید بگوید آقای اصغری تو پول می گیری بیخودی حرف می زنی خب باشه ایشان نظرشان را می گوید ولی اگر من بخواهم فکرم را روی این بگذارم و به آن نودو هفت و هشت درصد که تشکر می کنند دیگر نمی رسم.


غالب ما گفتیم که زندگی غم انگیزمان این است که مثلا نود و نه دهم درصد به من رأی دادند و من دنبال آن یک صدم درصد یا یک درصد یا دو درصد هستم یا نابودشان کنم یا مجبورشان کنم که من را تایید کنند و به من رأی بدهند خب من این نود و نه درصد را از دست می دهم یعنی به نودونه و نودو صدم درصد توجه نمی کنم یا به نودوپنج درصد توجه نمی کنم چون من بیچاره و درمانده آن یک درصد و دو درصد و پنج درصد هستم و این هم عاقبتم می شود، هیچی، چرا؟


برای این که می ترسم من را دوست نداشته باشند مرا را تایید نکنند و من شکست بخورم این ترس ها ذهنی است و همه ما درگیر آن هستیم و از کودکی هم همراه ما می آید در جامعه هم تقویت می شود آسته برو آسته بیا که گربه شاخت نزنه یک کاری نکن که آبرویمان برود یک کاری نکن که مردم پشت سر ما این را بگویند. تو فکر می کنی اگر این کار را کنی مردم پشت سر ما چه می گویند ببینید که شما چقدر خودتان را محدود کردید پوسته پوسته روی این استعدادها و توانایی های شما را گرفته است و آن وسط قفل شده ای و نمی توانی تکان بخوری و داری خفه می شوی ولی به نظر خودت همه را راضی نگه داشتی. این ها توهم است و هشتاد و پنج درصد از ترس هایی که در سر ما است بی مورد است و ذهنی است و خارجی نیست و امکان رخ دادن ندارد مگر شما فرصت را از خودتان بدزدید.

چقدر ما معطل هستیم من را دوست دارد؟ اگر این را بگویم ممکن است خوشش بیاید یک خانم و آقایی در کهنسالی در خانه سالمندان با هم آشنا می شوند و به هم میرسند می گوید مثلا فلانی تویی، سلام و علیک و … بعد می گوید خب چطوری مارگارد چه کار می کنی؟ گفت شوهر کردم شوهرم درگذشت چند تا بچه و چند تا نوه دارم، بد نیست خواستم مزاحم آن ها نشوم آمدم خانه سالمندان.


اگر ده تا ترس دارید هشت تا و نصفی آن بیخودی است یک و دو درصد آن قابل پیش گیری است و دو و سه درصد آن دست شما نیست.


ادامه در :
https://aradbranding.com/earn-million...
3 سال پیش در تاریخ 1400/07/17 منتشر شده است.
118 بـار بازدید شده
... بیشتر